ورشکستگی راکتور - THTR 300 خبرنامه های THTR
مطالعات در مورد THTR و موارد دیگر. لیست تفکیک THTR
تحقیق HTR حادثه THTR در "اشپیگل"

خبرنامه های THTR از سال 2005

***


    2023 2022 2021 2020
2019 2018 2017 2016 2015 2014
2013 2012 2011 2010 2009 2008
2007 2006 2005 2004 2003 2002

***

خبرنامه THTR شماره 100، جولای 2005


پیشگفتار این نسخه

همین چند سال پیش، به ندرت کسی انتظار داشت که روزی صدمین نسخه این روزنامه منتشر شود و ابتکار شهروندانی که آن را منتشر کرده بود، به زودی تولد 100 سالگی خود را جشن بگیرد. زیرا در اصل ابتکارات شهروندان «فقط» حرکت‌های یک نقطه‌ای بود که علیه یک نارضایتی یا یک خطر خاص معطوف می‌شد. پس از آن، خیلی زود، دیدگاه بازیگران ابتدا گسترش یافت و مناطق همسایه را نیز در بر گرفت، فراتر رفت و بسیاری از مردم متوجه شدند که چیزهای زیادی باید تغییر کند، اما برخی بعداً گفتند که تغییرات همه جانبه تنها از طریق همکاری در احزاب امکان پذیر است و از این موضوع دور شدند. ابتکارات شهروندان دور است. نتیجه را می توان در حال حاضر به عنوان انبوهی از زباله های سیاسی در نظر گرفت. برای موفقیت در کار، همیشه لازم است که تمام انرژی موجود و تمام توجهات را به یک تمرکز بسیار خاص هدایت کنیم. پس از اینکه مشخص شد HTR به عنوان راکتور مدولار بستر سنگریزه ای (PBMR) در آفریقای جنوبی در نزدیکی کیپ تاون ساخته می شود، این یکی از مواردی است که برای ابتکار شهروندان ما وجود دارد.

شرکت دورتموند Uhde قرار است کارخانه عناصر سوخت را در آفریقای جنوبی بسازد. در حال حاضر Böllstiftung و Earthlife Africa بسیار متعهد وجود دارد که با آنها همکاری می کنیم. در مقابل دادگاه عالی آفریقای جنوبی، فعالان توانستند موفقیت جزئی حقوقی مهمی را ثبت کنند. در همسایگی، در مستعمره سابق آلمان نامیبیا، اورانیوم برای THTR در هام استخراج شد و یک معدن جدید و بزرگ اورانیوم نیز اکنون در حال برنامه ریزی است.

مهاتما گاندی که 21 سال در آفریقای جنوبی زندگی کرد و تجربیات سیاسی مهمی را در آنجا به دست آورد، می تواند الهام بخش فعالیت های آینده باشد. او حتی مدتی در کیپ تاون ماند. بنابراین تنها چند کیلومتر دورتر از مکانی که امروز ساخت یک HTR جدید در آن برنامه ریزی شده است.

گل هورست

آفریقای جنوبی:

رویکرد ذهنی به سرزمینی دور

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

رنسانس. THTR در Hamm که پس از 14 سال شکست خورد، مجبور شد در سال 1989 تعطیل شود. اما پس از 14 سال دیگر، آشکار شد که صنعت هسته‌ای و متحدانش در Forschungszentrum Jülich به کار بر روی برنامه‌های خطرناک خود برای ساخت یک راکتور جدید با دمای بالا در آن سوی جهان ادامه داده‌اند. معلوم شد که این یک اشتباه بزرگ است که احساس امنیت کنیم.

 

مقاومت. در آفریقای جنوبی نیز مقاومتی در برابر HTR وجود داشت. در ابتدا فقط تعداد کمی وجود داشت. اما پس از اندازه گیری غلظت بالایی از رادیواکتیویته در مرز کارخانه هسته ای Pelindaba آفریقای جنوبی - جایی که کارخانه عناصر سوخت HTR از اوهده / دورتموند قرار است در آنجا باشد - صدها مقاله در رسانه ها ظاهر شد. HTR برنامه ریزی شده بیشتر و بیشتر وارد بحث عمومی شد.

چالش ها و مسائل. در آفریقای جنوبی به اندازه کافی وجود دارد. از 5,6 میلیون مبتلا به ایدز، نیم میلیون نفر هر سال می میرند (1). چه کسی هنوز به خطر تشعشعات ناشی از یک نیروگاه هسته ای که چند سال دیگر راه اندازی می شود فکر می کند؟ آیا طبیعی تر نیست که بیشتر در مورد نرخ بسیار بالای جرم و جنایت و 2004 نفر کشته شده در سال 20.000 نگران باشیم؟ و در مورد حملات متعدد پلیس و ارتش به انبارهای مهمات (2)؟

بهره برداری. بیکاری رسماً 28 درصد است، مؤسسات مستقل آن را 42 درصد می دانند (3). آپارتاید با میلیون ها کارگر سیاهپوست غیرماهر کشور را ترک کرد. جبهه آزادیبخش سابق، ANC، از سال 1994 در دولت بوده است. او برنامه «توانمندسازی اقتصاد سیاهان» را راه اندازی کرد. سیاه پوستان نیز باید به طور فزاینده ای کارآفرین شوند و اجازه داشته باشند که از افراد دیگر سفارش و استثمار کنند. فقط تعداد بسیار کمی از تاجران سیاه پوست از آن سود می برند. و دویچه بانک (4) که برای اولین بار از این باند پرید. او امیدوار است که یک مزیت تجاری نسبت به رقابت داشته باشد.

بن بست. اکثریت قریب به اتفاق سیاه پوستان در فقر شدید زندگی می کنند. سیاست‌های نئولیبرالی جبهه آزادی‌بخش سابق به این معنا بود که برای اولین بار از سال 1975 شکاف بین فقیر و غنی دوباره افزایش یافت. خصوصی سازی آب منجر به افزایش قیمت تا 600 درصد شد (5). آب بسیاری از خانواده ها قطع شده و وبا شیوع پیدا کرده است. قبوض برق و وام مسکن دیگر قابل پرداخت نیست. قطع برق و تخلیه خانه در مقیاس وسیع وجود دارد. جنبش بدون زمین خواستار اصلاحات ارضی است. مخالفان خصوصی سازی مشاجره های خشونت آمیزی با پلیس دارند و تا حدودی در حال احیای ساختارهای قدیمی زیرزمینی دوره آپارتاید هستند. برای فعالان جنبش روشن است: "ANC تبدیل به حزب روسا شده است" (6).

ترک ها. اتحادیه کارگری COSATU و حزب کمونیست (SACP) زیر چتر مشترک حزب حاکم ANC هستند. نخبگان آنها به قدرت اندکی که سرمایه در نهادها و ارگان های مختلف برای آنها باقی گذاشته است می چسبند. اما پایگاه غر می‌زند. بحث هایی وجود دارد. آنطور که بود نمی ماند. این اتحاد ممکن است در مقطعی از هم بپاشد. در سپتامبر 2004 یک اعتصاب عمومی یک روزه برای دستمزد بیشتر با 800.000 کارمند دولتی برگزار شد (7). این بزرگترین اعتصاب در تاریخ پس از آپارتاید بود.

انتقاد. اسقف اعظم دزموند توتو، برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کمیسیون آشتی در مورد جنایات آپارتاید، در نوامبر 2004 سخنرانی کرد و به شدت از ANC انتقاد کرد (8). وی غنی سازی نخبگان سیاهپوست در چارچوب برنامه اقتصادی کنگره ملی آفریقا را به باد انتقاد گرفت و از این موضوع انتقاد کرد که دیگر هیچ بحث انتقادی و علنی در کنگره ملی آفریقا وجود ندارد. کلمات توتو طنین خاصی در صفوف ANC نیز پیدا کرد. اما کنگره ملی آفریقا با 69,68 درصد، اکثریت راحت دیگری را در انتخابات 14 آوریل 2004 به دست آورد. پس از اینکه حزب سابق آپارتاید NNP تنها 1,65 درصد را در این انتخابات به دست آورد، منحل شد و اعضای آن تقریباً به عنوان یک واحد به ANC پیوستند تا در آینده بسیار به میت پات نزدیک شوند. شما اکنون وزیر محیط زیست را ارائه دهید.

مثال. زمانی که دیکتاتوری آپارتاید سرنگون شد، جنگ داخلی طولانی و خونینی رخ نداد. روند دگرگونی به سوی یک دموکراسی پارلمانی همراه با روند آشتی بین گروه‌های مردمی که برای مدت طولانی با یکدیگر خصومت داشتند، پیش رفت. کنار آمدن دردناک با گذشته آپارتاید در حال پیشرفت است و احترام زیادی را از بقیه جهان به خود جلب می کند. نام‌های جغرافیایی که یادآور مستبدان سفیدپوست است، به تدریج نام‌های جدیدی به خود می‌گیرند. استان شریک NRW، Osttransvaal، نام زیبای آفریقایی Mpumalanga (سرزمین طلوع خورشید) را گرفت.

نا امیدی. وضعیت اسفبار معیشتی اکثریت سیاه پوست با گذشت 11 سال از پایان رسمی آپارتاید تغییری نکرده است. بخش هایی از سیاه پوستان ناامید هستند. این ناامیدی زمانی دامن می زند که قضات کشور که سفیدپوستان بر آنها مسلط هستند، به نفع گروه های صنعتی بر خلاف منافع اکثریت سیاه پوستان قضاوت می کنند (9).

گرفتاری ها حدود 4000 قاتلان آپارتاید سابق آفریقای جنوبی به عنوان مزدور از طرف "شرکت های امنیتی" مختلف در عراق کار می کنند (10). مارک تاچر، پسر مارگرت تاچر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، که در کیپ تاون زندگی می‌کند، در تلاش برای کودتا توسط شرکت‌های نفتی چندملیتی بریتانیایی علیه گینه استوایی از آفریقای جنوبی دست داشت. او پس از مذاکره با بریتانیای کبیر با جریمه نقدی خلاص شد (11). چندین مهندس آلمانی و سوئیسی که به عنوان همدست رژیم نژادپرست در برنامه هسته ای نظامی شرکت داشتند، همراه با اسلام گرا و "پدر بمب اتمی پاکستان" عبدالقادر خان، در تجارت جهانی فناوری هسته ای شرکت کرده اند. اکنون محاکمه خواهید شد (12). هیچ چیز واقعاً قطعی نیست. زمانی که آفریقای جنوبی راکتورهای با دمای بالا می سازد و صادر می کند، مشکل و پتانسیل خطر دیگری وجود دارد.

انرژی. 94 درصد انرژی از زغال سنگ سخت و تنها 1,5 درصد از خورشید و باد به دست می آید. تا سال 2013 تنها پنج درصد باید از انرژی های جایگزین تولید شود، اگرچه خورشید و باد کافی در آفریقای جنوبی وجود دارد. دولت همچنین برای آینده به راکتور با دمای بالا متکی است و می خواهد کشورهای صنعتی را با آن کپی کند (13). یکی از بزرگترین میادین گازی فراساحلی جهان در سواحل نامیبیا در نزدیکی مرز آفریقای جنوبی کشف شده است. از سال 2009، اولین نیروگاه باید بتواند با این ماده خام تامین و برای آفریقای جنوبی برق تولید کند (14).

زندگی بعد از جهنم آپارتاید، نسل جوان اکنون می خواهد از زندگی لذت ببرد. اون حق داره آزادی های جدید افزایش قابل توجهی در خلاقیت ممکن کرده است. در زمینه های موسیقی، مد و رسانه، سیاهپوستان جوان در حال بازیافتن حوزه ها و بیان خود هستند. به ویژه، Kwaito (15)، یک سبک جدید موسیقی شهری متشکل از آواز گفتاری به زبان عامیانه شهری، عناصر هیپ هاپ، موسیقی هاوس، R&B و سالن رقص جامائیکایی، بازار موسیقی و رسانه ها را تسخیر کرد. کوایتو اکنون در حال رقابت جدی با موسیقی محبوب انجیل است، این تسلی درازمدت بسیار مذهبی برای زندگی بهتر در آخرت (16). طبق معمول، تعدادی از ستاره‌های جوان تازه‌کار ستون‌های شایعات مجلات را زنده می‌کنند، اما بسیاری از این فرصت برای نفوذ استفاده می‌کنند و مثلاً در برنامه‌های رادیویی انتقادی شرکت می‌کنند یا برنامه‌های ادبی برای کودکان خیابانی ترتیب می‌دهند. عکس بسیار رنگارنگ و متنوع است. برخی دوراندیش هستند و علیرغم مبارزه اقتصادی همه جانبه برای بقا، به حفظ معیشت خود اهمیت می دهند. و این خوب است.

گل هورست

ملاحظات:

  1. JW 24 مه 5
  2. ND 6/1/05
  3. جمعه 4. 2. 05
  4. ND 22/2/05
  5. JW 16 مه 11
  6. جمعه 13. 3. 04
  7. ND 17/9/04
  8. جمعه 30. 11. 04
  9. JW 17 مه 1
  10. ND 19/10/04
  11. JW 15 مه 1
  12. THTR-RB 93، 95، 99
  13. ND 30، 6 آوریل
  14. ND 18/8/04
  15. www.rage.co.za
  16. TAZ 5. 3. 0

دورتموند: رنسانس انرژی هسته ای از قبل آغاز شده است!

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

شرکت دورتموند Uhde، یکی از شرکت‌های تابعه گروه Thyssen Krupp، می‌خواهد کارخانه عنصر سوخت هسته‌ای را برای رآکتور دمای بالا که در آفریقای جنوبی برنامه‌ریزی شده است، بسازد. این شرکت که از سال 1962 در آفریقای جنوبی فعال است، مأموریت یافت تا پروژه 20 میلیون دلاری را در محل کارخانه هسته ای Pelindaba، که تنها چند هفته پیش در مرز آن، حیات زمینی آفریقا و بنیاد بل به طرز نگران کننده ای انجام داده بودند، اجرا کند. سطوح بالای مواد رادیواکتیو اشعه اندازه گیری شد. پس از تکمیل در سال 2010، 270.000 عنصر سوخت کروی هسته ای قرار است در آنجا تولید شود.

دقیقاً همین عناصر سوختی به اندازه توپ تنیس بودند که باعث ایجاد مشکلات عظیم در راکتور دمای بالای توریم (THTR) شدند که در سال 1989 خاموش شد، زیرا برخی از آنها در لوله های تغذیه و تخلیه گیر کرده بودند یا در اثر بسته شدن کوبیده شدند. میله های خاموش در هسته راکتور. از آغاز ماه مه 2005، گزارش هایی در مورد تجارت HTR دورتموند در مجلات مختلف در دورتموند، تلویزیون (جایی که ما نیز نظر خود را داشتیم) و در سراسر کشور گزارش شده است. اوهده سعی کرد از این موضوع حرف بزند. ظاهراً این تنها «سیستم‌های کمکی و جانبی»، چند «سیستم بخار و هوای فشرده»، یک برج خنک‌کننده، و چند «خدمات برنامه‌ریزی، خرید، ساخت، مونتاژ و راه‌اندازی» است که شرکت دورتموند در آفریقای جنوبی ارائه خواهد کرد.

دنده در ساعت صنعت هسته ای

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

سخنگوی مطبوعاتی Uhde، آندریاس بکرز، ریاکارانه سعی کرد مسئولیت پروژه را به دیگران واگذار کند: "آنچه از آن در آفریقا بیرون خواهد آمد، مردم آنجا باید پاسخ دهند" (TAZ 21 مه 5). این شرکت معروف در صفحه اصلی تبلیغ می‌کند که اهداف سازمانی تعیین‌شده تنها از طریق فعالیت‌های هماهنگ‌کننده خودشان قابل دستیابی هستند: "همه چیز باید دقیقاً، داده‌ها و اجزای مناسب را در زمان مناسب و در مکان مناسب ترکیب کند. "در زمان مناسب". مهندسی در Uhde چیزی بیش از رعایت استانداردهای کیفیت است. این یک سیستم پیچیده است که در آن تمام بخش‌های مهندسی به وضوح نحوه مشبک شدن چرخ‌دنده‌ها در یک ساعت را مشخص می‌کنند. - اوهده عمداً مردم را به افراد احمق می فروشد: سخنگوی بکرز می گوید: "ما نیروگاه هسته ای نمی سازیم" (TAZ 05).

در اصل، هر دو مؤلفه برای نوع انرژی هسته ای مورد نیاز است که در آلمان به طرز بدی شکست خورد. از یک طرف خود راکتور و از طرف دیگر کارخانه سوخت آن. فقط هر دو با هم معنا دارند. آنها دو روی یک سکه هستند. شما نمی توانید با چند اشاره به لوله های درجه یک "ساخت آلمان" خود را توجیه کنید. یا با این واقعیت که البته باید شرکای قراردادی دیگری در آفریقای جنوبی وجود داشته باشد تا بتوان پروژه هسته ای را در این کشور اجرا کرد.

در طول دوره طولانی ساخت خود از سال 1971 تا 1983، THTR در Hamm-Uentrop تنها یک مجموعه "بی ضرر" با بسیاری از سیستم های لوله و یک برج خنک کننده بود، تا زمانی که عناصر سوخت کروی رادیواکتیو بارگیری شدند. اما از آن به بعد واقعاً خطرناک شد!

ماموریت

برای راکتور بستر سنگریزه ای که طبق مدل آلمانی در Hamm-Uentrop برنامه ریزی شده است، ساخت یک کارخانه عناصر سوخت کاملاً ضروری است. پس از تعطیلی THTR در آلمان، کارخانه توسط شرکت رسوایی هانائو NUKEM (یا دخترش Hobeg) برچیده شد و به چین فرستاده شد تا HTR های آنجا را با عناصر سوخت تامین کند. دیگر نمی توان سیستم قدیمی هابگ را گرفت. به طوری که راکتور مدولار بستر Pebble (PBMR) - همانطور که در اینجا نامیده می شود - بتواند در آفریقای جنوبی راه اندازی شود، چنین سیستمی اکنون در Pelindaba، آفریقای جنوبی نیز ساخته می شود.

شرکت دورتموند Uhde در دورتموند مستقر است. تا قبل از ادغام با RWE، این شهر محل کار United Electricity Works (VEW) بود که THTR را در Hamm-Uentrop نیز اداره می کرد. فقط چند صد متر از ساختمان سابق VEW (Rheinlanddamm 24, Bundesstrasse 1) به صورت مورب روبروی شرکت Uhde در خیابان Friedrich-Uhde-Strasse 15 قرار دارد. (و توسط یک تونل زیرزمینی به طرف دیگر B1 متصل می شود. ) - چند راه چقدر کوتاه است! اتصالات قدیمی هنوز به خوبی کار می کنند.

Uhde با شعبه اختصاصی خود از سال 1962 در آفریقای جنوبی فعال بوده است. بنابراین او یکی از ذینفعان رژیم آپارتاید بود. مطالعات اقتصادی، انتخاب فناوری و بهره برداری از کارخانه بخشی از فعالیت تجاری این شرکت است. ساخت تاسیسات هسته ای قرار است در سال 2007 آغاز شود. در حال حاضر 120 کارمند Uhde در آفریقای جنوبی مشغول به کار هستند.

اوهده تصمیمات دادگاه های موجود در آفریقای جنوبی را تضعیف می کند!

راکتور دمای بالا در آفریقای جنوبی بسیار بحث برانگیز است. جنبش حفاظت از محیط زیست Earthlife Africa از دادگاه عالی شکایت کرده است زیرا اپراتورها تمام حقایق مربوطه را در دسترس عموم قرار نداده اند و روند رسیدگی مناسبی انجام نشده است. Earthlife آن را در ژانویه 2005 درست کرد و این روند باید دوباره باز شود. یک سال تاخیر در حال بحث است. با این حال، اوهده به این وضعیت قانونی آفریقای جنوبی اهمیتی نمی دهد. برعکس: این شرکت در صدد ایجاد یک واقعیت در صنعت هسته ای و زیر پا گذاشتن موازین قانونی موجود است.

و آن هم: جایزه محیط زیست برای Uhde

در 2 دسامبر 2004، Uhde در صفحه اصلی خود افتخار کرد که جایزه نوآوری مطبوعات محیطی اروپا (جایزه EEP) را دریافت کرده است. با این حال، مشارکت در ساخت یک خط راکتور بسیار بحث برانگیز و دریافت جایزه نوآوری برای حفاظت از محیط زیست به طور همزمان با هم نمی‌آیند.

این جایزه توسط 13 مجله تجاری معتبر اروپایی برای حفاظت از محیط زیست اعطا می شود. آلمانی فدرال "Umwelt Magazin" نامیده می شود. نباید با روزنامه ای به همین نام انجمن فدرال ابتکارات شهروندان حفاظت از محیط زیست (BBU)، که در سال 1983 متوقف شد، اشتباه گرفت. امروزه روزنامه ای به این نام توسط Springer VDI Verlag منتشر می شود. این یکی با Bildzeitung نیست، بلکه یک ناشر علمی متفاوت است.

یک جزئیات تند: این Springer VDI Verlag همچنین مجله تخصصی انرژی "BWK" را منتشر می کند. آنجا، در ژوئن 2005، یک پروفسور معین دکتر. کلاوس کنیزیا، رئیس سابق هیئت مدیره VEW. و در مورد چه؟ البته در مورد مزایای فناوری اتمی THTR. بنابراین دایره دوباره بسته می شود.

علاوه بر این، ساخت تأسیسات هسته ای توسط شرکت های آلمانی در خارج از کشور با «منطق داخلی» تصمیم دولت آلمان برای خروج در تضاد است. نیروگاه های هسته ای در کشور خود آنقدر خطرناک دیده می شوند که باید از رده خارج شوند، در حالی که در خارج از کشور باید با کمک آلمان به ساخت چنین نیروگاه هایی ادامه داد.

استفاده نظامی امکان پذیر است!

در آفریقای جنوبی، HTR به صراحت برای صادرات به کشورهای جهان سوم در نظر گرفته شده است. این خطر استفاده نظامی نیز دارد. آفریقای جنوبی تا 11 سال پیش دارای تسلیحات هسته ای بود و برخی از مهندسان آلمانی و سوئیسی از آن زمان با اسلام گرا و "پدر بمب اتمی پاکستان" عبدالقدیر خان در تجارت جهانی فناوری هسته ای شرکت کردند و تنها در آفریقای جنوبی حضور داشتند. چند ماه پیش دستگیر شد (همچنین به بخشنامه های THTR 93، 95 و 99 مراجعه کنید).

لوتار هان، رئیس سابق کمیسیون ایمنی راکتور آلمان، به عنوان یک دانشمند در مؤسسه Öko، خطر گسترش تسلیحات در HTR را با جزئیات نشان داده است. او در گزارش 223 صفحه ای خود (به سفارش صلح سبز) "ارزیابی مفاهیم داخلی و خارجی برای راکتورهای کوچک با دمای بالا"، در اوایل سال 1990 تأکید کرد که تجزیه و تحلیل ایمنی نباید تنها به عملکرد خود راکتور محدود شود، بلکه همچنین تامین سوخت و ضایعات رادیواکتیو را در نظر بگیرید. او (در زیر نکات 5 - 8) به ویژه به نقطه ضعف آن عناصر سوخت کروی که قرار است در کارخانه اوهده تولید شوند اشاره می کند:

با او (HTR) می توان عناصر کروی را بدون وقفه در عملیات پیوسته حذف کرد؛ عناصر با قطر 6 سانتی متر و وزن 200 گرم بسیار مفید هستند. علاوه بر این، آنها در تعداد زیادی در راکتور وجود دارند (چندین صدها هزار) بدون علامت، به طوری که حذف می تواند به راحتی با افزودن عناصر ساختگی استتار شود یا حتی به دلیل وقوع مکرر شکستن توپ قابل توجه نباشد.

تبدیل یک HTR غیرنظامی برای مقاصد صرفا نظامی یا برای استفاده همزمان نظامی و غیرنظامی نیز بسیار ساده و مهمتر از همه نامشخص است. یک دستگاه اندازه گیری متفاوت در سیستم اندازه گیری سوختن، تغییر در برنامه کامپیوتر در آنجا و نصب یک خط حذف بیشتر در سیستم شارژ توپ تنها تغییرات مورد نیاز خواهد بود. (...)

در اصل، تولید پلوتونیوم با درجه سلاح با کمک HTR نیز امکان پذیر خواهد بود. برای این منظور، عناصر سوختی کاملاً معمولی با اورانیوم با غنای پایین می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند، که فقط باید زودتر از عناصر سوخت معمولی از چرخه سوخت حذف شوند تا پلوتونیوم با درجه تسلیحات به دست آید.»

قبلاً در گزارش خود "رآکتور کوچک با دمای بالا - آخرین نی صنعت هسته ای؟" (مستند شده در صفحه اصلی ما) لوتار هان امکان فوق را در سال 1988 محاسبه کرد:

یک عنصر سوخت مصرف شده ساخته شده از اورانیوم 235 با غنای پایین تقریباً 0,1 گرم پلوتونیوم دارد. در نتیجه، مواد بمب اتمی را می توان از نظر تئوری با پردازش 50.000 توپ عنصر سوخت مصرف شده به دست آورد، یعنی با توان عملیاتی 1000 توپ در روز در کمتر از دو ماه."

ممکن است مجوز صادرات صادر نشود!

این حقایق به وضوح نشان می دهد که استفاده نظامی از HTR و کارخانه عنصر سوخت هسته ای که قرار است توسط Uhde ساخته شود با ابزارهای بسیار ساده و نامحسوس امکان پذیر است و صادرات برنامه ریزی شده بیشتر این سیستم ها از طریق آفریقای جنوبی منجر به گسترش بی رویه این سیستم ها می شود. فناوری هسته ای بسیار خطرناک و قابل استفاده نظامی. در مورد ایران، جمهوری فدرال آلمان نمی تواند برای بسته شدن تاسیسات هسته ای قابل استفاده توسط ارتش فشار بیاورد، اما می تواند ساخت چنین تاسیساتی را از خود دورتموند اجرا کند.

در این زمینه، وزارت اقتصاد فدرال، با مشورت وزارت امور خارجه، باید بررسی کند که آیا صادرات برنامه ریزی شده کارخانه عنصر سوخت هسته ای اوهده، مقررات تجارت خارجی را نقض می کند یا خیر.

در ژوئن 2005، فردریش اوستندورف، نماینده سبز بوندستاگ از ناحیه همسایه Unna، سؤالات مربوطه را از وزیر فدرال ولفگانگ کلمنت و وزیر امور خارجه یوشکا فیشر انجام داد. اوستندورف سال‌ها در مقاومت علیه THTR فعال بود و همراه با سایر کشاورزان در سال 1986 هنگامی که حادثه در راکتور مشخص شد، چندین تراکتور را در جلوی دروازه‌های THTR مسدود کرد. او علاوه بر سؤالات مشخص در مورد مجوز تجارت خارجی برای اوهده، خطاب به «یوشکای عزیز» نوشت: «در آن زمان، شما به عنوان وزیر محیط زیست هسن، علیه شرکت هسته‌ای هانائو NUKEM مبارزه می‌کردید و به عنوان یک کشاورز سبز، من. تلاش برای جلوگیری از THTR در Hamm-Uentrop. امروز باید به همین دلیل - تا آنجایی که از نظر قانونی ممکن است - از صادرات فن آوری های هسته ای نیز جلوگیری شود.

این خیلی درست است. ما مشتاقانه منتظر پاسخ ها هستیم.

باید واضح باشد: یک شرکت واقعاً مبتکر با ساختن تأسیسات هسته‌ای درجه نظامی، معیشت نسل‌های آینده را به شیوه‌ای غیرمسئولانه به خطر نمی‌اندازد!

و مهمتر از همه: مخالفان نیروگاه های هسته ای در این منطقه اکنون ناخواسته نقطه شروعی برای تعامل عملی در آستانه خود دارند!

گل هورست

استعمار در نامیبیا دیروز و امروز:

سرقت اورانیوم برای THTR-Ham!

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

غارت و تخریب نامیبیا برای سود صنعت هسته ای

چه زمانی بوندس‌ور به نامیبیا، نیجر، روسیه یا قزاقستان راهپیمایی خواهد کرد تا ذخایر کمیاب اورانیوم آلمان را در آنجا تامین کند؟ از سازمان پزشکان حیاتی هسته ای IPNNW (1) نه تنها لفاظی می پرسد و تصادفی نیست که نامیبیا در ابتدا نامیده شده است. این کشور از سال 1884 تا 1918 مستعمره آلمان بود و مردم آنجا قربانی نسل کشی وحشتناکی شدند که توسط نیروهای استعماری آلمان از سال 1904 به بعد انجام شد.

اورانیوم در آینده به طور فزاینده ای کمیاب خواهد شد. ذخایر ارزان قیمت فقط برای 20 سال کافی است، فرصت های تامین مالی بسیار گران برای حداکثر 65 سال. اتحادیه اروپا نیاز سالانه 20.000 تن اورانیوم دارد (1). با رنسانس انرژی هسته ای، نیاز به اورانیوم به شدت افزایش می یابد و مشکل حتی بدتر می شود.

معدن روسینگ در نامیبیا

آماده سازی برای استخراج اورانیوم در نامیبیا در سال 1970 آغاز شد. معدن روسینگ در حدود 65 کیلومتری شهر ساحلی سواکوپموند در لبه صحرای نامیب قرار دارد و شامل یک معدن روباز بزرگ، کارخانه‌های فرآوری مختلف و سدی است که از طریق آن زباله‌های مایع به دریاچه منتقل می‌شوند. این معدن به تنهایی پنج کیلومتر طول دارد. آب تراوش آلوده به رودخانه ای می ریزد که به دریا منتهی می شود.

بیش از 80 درصد از مواد رادیواکتیو در انبوه زباله ها باقی می ماند. باد ذرات تابشی را در همه جهات می وزد. یکی از خطرناک ترین محصولات پوسیدگی اورانیوم گاز نجیب رادون است که به طور نامرئی و بی بو پخش می شود و خطر ابتلا به سرطان ریه را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

با توجه به محتوای کم اورانیوم، استخراج معادن در نزدیکی روسینگ با جابجایی سنگ های عظیم همراه است که تخمین زده می شود 1,75 میلیون تن در هفته (!) باشد. قطاری به طول هامبورگ - مونیخ خواهد بود "(2). محتوای پایین اورانیوم ردیابی میزان اورانیوم واقعی استخراج شده را بسیار دشوار می کند. به این ترتیب می توان اورانیوم را بدون توجه از کنترل بین المللی منحرف کرد (3).

اورانیوم برای THTR Hamm-Uentrop

30 درصد اورانیوم مورد استفاده در راکتورهای هسته ای آلمان در دهه 80 از نامیبیا وارد شد (4). در سال 2000، واردات اتحادیه اروپا از نامیبیا و آفریقای جنوبی مجموعاً 11 درصد بود (5).

گروه بریتانیایی Rio Tinto Zinc (RTZ) اپراتور اصلی Rössing است. گروه فرانسوی توتال و آلمانی "Urangesellschaft" نیز سهام بیشتری دارند که 66 درصد آن متعلق به شرکت های دولتی Steag (اسن) و Veba (بن / برلین) است! بنابراین جای تعجب نیست که دولت فدرال آلمان 6 میلیون DM به هزینه های توسعه روسینگ کمک کرده است.

ایران که امروزه در مورد سانتریفیوژهای اورانیوم بسیار صحبت می شود، قبلاً در سال 1976 حدود 10 درصد از معدن روسینگ را در اختیار داشت زیرا برای پنهان کردن مقادیر واقعی اورانیوم استخراج شده بسیار مناسب بود (6).

شرکت رسوایی آلمانی NUKEM از هانائو نیز در ساخت سیستم های نوار نقاله در نامیبیا شرکت داشت و از فروش سیستم ها و تجهیزات درآمد زیادی کسب کرد (7). برعکس، اپراتور Rössing RTZ 18% سهام در NUKEM داشت (8). شرکت 100٪ تابعه NUKEM HOBEG (Hoch Temperatur-Reaktor-Brennelemente GmbH) عناصر سوخت کروی هسته ای را برای THTR Hamm-Uentrop و AVR Julich در هانائو تولید کرد. از طریق این روابط تجاری، تامین اورانیوم برای خط HTR آلمان تضمین شد.

بانک های آلمانی از سال 1979 تا 1983 مبلغ 25 میلیون دلار به اپراتور Rössing RTZ ارائه کردند (9). «اشپیگل» در مورد جستجوی اورانیوم در نامیبیا در اوایل سال 1976 گزارش داد: «شرکت‌های اکتشاف - علاوه بر شرکت اورانیوم و بن «اورانرزباو» - برای جستجوی خود، هشتاد درصد یارانه از خزانه‌داری فدرال دریافت می‌کنند. که هم شرکت‌های خصوصی نزدیک به شرکت‌های دولتی بدون ریسک هستند و هم دولت همچنان سخاوتمندانه ریسک باقیمانده را پوشش می‌دهد (10).

استعمار، دزدی اورانیوم و آپارتاید

پس از سال 1918، مستعمره آلمانی سابق آفریقای جنوبی غربی با وظیفه آماده سازی راه برای استقلال نامیبیا تحت جامعه ملل قرار گرفت. درعوض، قدرت فرمانروایی آفریقای جنوبی بی‌رحمانه از کشور استثمار کرد، قوانین استعماری جداسازی نژادی آلمان (پیش شکلی از آنچه بعداً به دست یهودیان آمد) را پذیرفت و یک دولت آپارتاید را در نامیبیا تأسیس کرد. این کار وظیفه تامین مخزن نیروی کار ارزان و بدون حقوق و مواد خام به راحتی قابل بهره برداری را داشت.

از آنجایی که آفریقای جنوبی از مأموریت خود سوء استفاده کرد، در 21 ژوئن 1971، دادگاه بین المللی دادگستری و شورای نامیبیا سازمان ملل حضور موجود آفریقای جنوبی در نامیبیا را غیرقانونی اعلام کردند. در سال 1974 شورای نامیبیا - مصوب سازمان ملل - فرمان شماره 1 را صادر کرد. مقررات "برای حفاظت از منابع طبیعی نامیبیا". غارت بیشتر مواد خام توسط شرکت های خارجی را ممنوع می کند. اما دقیقاً در این زمان بود که FRG سنگ معدن اورانیوم را از نامیبیا وارد کرد، برخلاف قوانین بین المللی. یعنی تحت دولت SPD ویلی برانت، که 8 میلیون DM دیگر از وزارت تحقیقات فدرال برای Rössing کمک کرد (11).

در جریان تحقیقات در مورد جابجایی غیرمجاز مواد اولیه بمب اتمی، علاوه بر NUKEM در مارس 1985، کارخانه عناصر سوختی HOBEG THTR نیز مورد بازرسی قرار گرفت. در سپتامبر 1985، پیشنهاد سبزها در بوندستاگ توسط سایر احزاب برای رعایت قوانین بین‌المللی و جلوگیری از غارت مواد خام نامیبیا رد شد. تنها دو نماینده SPD رای ممتنع دادند.

از آنجایی که اورانیوم نامیبیا بالاتر از حد متوسط ​​است، گاهی حتی 50 درصد بالاتر از قیمت بازار جهانی است، روسینگ تنها با دستکاری اقتصادی قابل استفاده است. کنترل ها" (12). دلایل پرداخت قیمت های بسیار بالاتر نسبت به بازار جهانی،

کارتل اورانیوم همچنین موفق شد مشتریان آلمانی را از طریق قراردادهای بلندمدت ادغام کند و آنها را مجبور به خرید اورانیوم بیشتر از نیاز آن زمان کند. اندکی قبل از راه اندازی THTR Hamm، وضعیت در هانائو به شرح زیر بود: "NUKEM به تنهایی حدود 1300 تن اورانیوم غنی شده با هزینه های ذخیره سازی بالا ذخیره می کند" (13).

در حالی که صنعت هسته ای آلمان توانست خود را با میلیون ها کمک دولتی در منابع طبیعی نامیبیا غنی کند، آفریقای جنوبی به عنوان جانشین قدرت استعماری آلمان، در ازای آن زیرساخت کارخانه های بمب اتمی خود را از FRG دریافت کرد. معمولاً طبق یک ترفند آزمایش شده، نه سیستم های کامل، بلکه تک تک قطعات یک به یک تحویل داده می شد (14).

رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی از طریق فناوری هسته ای آلمان، ابزار تعیین کننده قدرت برای برتری خود به عنوان یک قدرت منطقه ای را به دست آورد و تا پایان آپارتاید در سال 1994 آماده استفاده از آن علیه جنبش های آزادیبخش در کشورهای همسایه بود.

معدن اورانیوم جدید در نامیبیا برنامه ریزی شده است

نامیبیا با 2.036 تن در بین کشورهای استخراج کننده اورانیوم در رتبه ششم قرار دارد (15). شرکت هلدینگ استخراج معدن استرالیا "Paladin Resources Ltd" قصد دارد اورانیوم را در جنوب معدن Rössing موجود در نزدیکی رشته کوه لانگر هاینریش استخراج کند. "این منطقه در منطقه حفاظت شده طبیعی Naukluftpark واقع شده است. حقوق استخراج از معادن قبلاً در سال 2002 توسط شرکت استرالیایی Paladin تضمین شده بود. این معدن قرار است سالانه 1.000 تن اکسید اورانیوم را برای ده سال تولید کند" (16).

مقامات دولتی نامیبیا به عنوان انگیزه مثبت گفتند: "در طول مرحله ساخت و ساز، معدن برای 300 تا 350 نامیبیا کار می کند." هزینه ساخت این پروژه 325 میلیون دلار نامیبیا برآورد شده است. با این حال، تنها حدود 100 نفر در طول عملیات در حال انجام کار پیدا می کنند، زیرا سنگ معدن اورانیوم تنها با استفاده از مدرن ترین فن آوری استخراج می شود "(17)

در مارس 2005، شرکت جنجالی Softchem در آفریقای جنوبی ارزیابی نهایی اثرات زیست محیطی را ارائه کرد. معدن جدید باید در اوایل سال 2006 شکل بگیرد. مصرف بی رویه آب معدن مورد انتقاد عمومی قرار گرفته است، زیرا کمبود آب در منطقه وجود دارد. "رئیس ایستگاه تحقیقات بیابان در رویدادی در ویندهوک اشاره کرد که نهشته ها در یک ذخیره گاه طبیعی قرار دارند. بنابراین این منطقه باید از بقیه پارک Naukluft جدا شود یا وضعیت خود را به عنوان یک ذخیره گاه طبیعی از دست بدهد" (18). .

سازمان‌های غیردولتی مختلفی مانند EARTHLIFE AFRICA نامیبیا، سازمان حقوق بشر NSHR و سایرین از دولت نامیبیا خواسته‌اند که این پروژه را با الزامات زیست‌محیطی سخت‌گیرانه قانون اساسی و اعلامیه ۱۹۹۲ ریو سازمان ملل متحد بسنجد. این که آیا این واقعاً اتفاق می افتد یا خیر، شک دارد. زیرا در چند 1992 کیلومتری جنوب معدن اورانیوم برنامه ریزی شده، در جریان رنسانس انرژی هسته ای در کوبرگ، آفریقای جنوبی، ساخت یک راکتور با دمای بالا در نظر گرفته شده است که برای خوانندگان این مجله به تخت سنگریزه معروف است. راکتور مدولار (PBMR). روزی اورانیوم برای عناصر سوخت کروی آن نیاز فوری خواهد داشت...

میراث استعمار آلمان

"در مرزهای آلمان، هر هررو با و بدون تفنگ، با یا بدون گاو مورد اصابت گلوله قرار می گیرد، من دیگر زنان یا کودکان را به دام نمی اندازم، آنها را به سوی مردم خود برنمی گردانم یا به آنها تیراندازی نمی کنم. این سخنان من به مردم هررو است. ژنرال بزرگ امپراتور توانا، فون تروتا "(19). قربانیان این فرمان بی‌رحمانه کشتار، حدود صد هزار نفر بودند که جرأت کردند از خود در برابر غصب زمین، حملات وحشیانه مهاجران آلمانی و برده‌داری دفاع کنند.

در تحقیقات تاریخی اخیر آلمان این بحث مطرح شده است که نسل کشی عمدی سربازان استعماری آلمان تا چه حد پیش از هولوکاست بوده است. حتی امروز نیز این نسل کشی توسط دیروز انکار می شود و به نامه های روزنامه های روزانه به سردبیر راه می یابد. چنین نامه ای به سردبیر در چکش "Westfälischer Anzeiger" در 15 ژانویه 1 تحت عنوان "افسانه های نامیبیا" چاپ شد. دستور نابودی مردم ظاهراً "داده نشده است". چاپ بدون نظر یک رسوایی است و گواهی بر ناآگاهی آشکار از تاریخ حتی در میان ناشران روزنامه است.

گذشته استعماری چندین نسل از سیاه‌پوستان نامیبیا، آینده‌ای انسانی را از بین برده است. یک ضرب المثل نامیبیا آن را خلاصه می کند: "وقتی میسیونرها آمدند، آنها کتاب مقدس داشتند و ما زمین. وقتی چشمانمان را برای دعا بستند و دوباره آنها را باز کردیم، ما کتاب مقدس را داشتیم و آنها زمین" (20). امروز، 15 سال پس از پیروزی

سازمان آزادیبخش SWAPO، جمعیت هنوز از پیامدهای سیاست استعماری آلمان رنج می برند. "تاکنون، کشاورزان سفیدپوست نامیبیا که عمدتاً آلمانی الاصل هستند، تقریباً تمام زمین حاصلخیز را در اختیار داشته اند. 30,5 میلیون هکتار در اختیار 4000 کشاورز منحصراً سفیدپوست است، در حالی که خرده مالکان سیاه پوست تنها 2,2 میلیون هکتار زمین کشاورزی دارند. با این حال، تاکنون هیچ سفیدپوستی وجود ندارد. کشاورز خلع ید شده است "(21).

در رابطه با صدمین سالگرد نسل کشی، دوباره مسئله عذرخواهی آلمان و غرامت کافی برای نوادگان قربانیان مطرح شد. فیشر، وزیر امور خارجه، در سال 100 چنین عذرخواهی را رد کرد، زیرا ممکن است به غرامت مربوط باشد (2003).

وزیر توسعه، هایدماری ویچزورک-زول همچنین هنگام بازدید از نامیبیا در آگوست 2004 به مناسبت صدمین سالگرد، از پرداخت غرامت خودداری کرد. او بدون ربط به غرامت عذرخواهی کرد: "وکلا فرمولی پیدا کرده بودند که فرزندان قتل عام نمی توانستند ادعایی داشته باشند. بنابراین سیاستمدار SPD خواستار بخشش گناه ما به معنای رایج "پدر ما" شد. این ژست بسیار رقت انگیز به نظر می رسد. اما از آنجایی که متقابل است، می اندیشید که گناه هررو چیست "(100).

از سال 1884 نامیبیاها زمین و منابع طبیعی خود را غارت کردند. شرایط وخیم استثمار نیز وجود داشت. این 100 سال بعد تنها در شرایط چارچوب کمی متفاوت ادامه یافت. علاوه بر این، سودجویی صنعت هسته ای اکنون جان میلیون ها نفر را به خطر می اندازد. مصرف انرژی و روش تولید انرژی ما تأثیرات مختلفی بر سایر نقاط جهان دارد. این را نیز باید در بحث آینده در مورد رنسانس هسته ای در نظر گرفت.

گل هورست

ملاحظات:

  1. Junge Welt از 27 آوریل 4
  2. جزوات پایگاه اطلاع رسانی جهان سوم، شماره 135، مرداد 1986
  3. Wolf Geisler در 15 سپتامبر 9 در جلسه استماع سبزها در بن
  4. پیشنهاد سبزها در بوندستاگ در 26 سپتامبر 9
  5. گزارش سالانه ESA 2000
  6. توماس سیپل مایر در مقاله "نامیبیا - باج گیری ..." در آنتی اتم aktuell 75 / 76.1996
  7. از: "ظلم، گرسنگی، جنگ." مواد علیه اجلاس جهانی اقتصاد 1985 در بن، ص 56
  8. "اورنگیت. رسوایی جابجایی و رشوه در صنعت هسته ای"، 1988، ص 55.
  9. زیر 4 را ببینید.
  10. اشپیگل، شماره 12/1976، صفحه 68
  11. به "Urangate" زیر 8، صفحه 55 مراجعه کنید
  12. زیر 2 را ببینید
  13. W. Lund: "Rössing و تجارت غیرقانونی با اورانیوم نامیبیا"، 1984، ص 105
  14. رجوع کنید به دبلیو لوند، ص 144
  15. anti atom aktuell شماره 157، نوامبر 2004، ص 42
  16. afrika süd، شماره 1، 2005، جلد 34.
  17. Allgemeine Zeitung Namibia، 25 اکتبر 10، پس از 2004 آوریل ذکر شده است.
  18. 15 را ببینید.
  19. TAZ از 10 ژانویه 1
  20. Junge Welt از 17 آوریل 11
  21. آلمان جدید از 15 ژانویه 11
  22. آلمان جدید از 10 ژانویه 1
  23. آلمان جدید از 16 ژانویه 8

نقد کتاب:

سرمایه آلمان در کیپ - همکاری با رژیم آپارتاید

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

بیرجیت مورگنراث / گوتفرید ولمر: "سرمایه آلمان در کیپ. همکاری با رژیم آپارتاید" نسخه ناتیلوس، 2003، 160 صفحه، 12,90 یورو

جزیره روبن، جزیره زندان سابق ایالت آپارتاید، اکنون بزرگترین جاذبه گردشگری کیپ تاون است. در جایی که مردم ده‌ها سال در سلول‌های زندان حبس شده‌اند، اکنون نمایش‌های کمدی و ضیافت‌هایی برای افراد مشهور برگزار می‌شود که پس از آن شب را در خانه‌های نگهبانان زندان می‌گذرانند. این شکل از «یادآوری» دوران آپارتاید به سختی بهتر از فراموش کردن است.

وقتی تعدادی از اعضای سازمان‌های غیردولتی را در منطقه روهر در سفر رفت و برگشتشان به مکان‌های انرژی جایگزین همراهی می‌کردم، یک واکر با سگی بی‌تفاوت رو به رو شد که یکی از شرکت‌کنندگان سیاه‌پوست این اظهارات را برانگیخت که سگ‌های آلمانی به وضوح صلح‌جوتر هستند. نسبت به سگ های آفریقای جنوبی سایه های گذشته هنوز وجود دارد.

برای چندین دهه، سرمایه آلمان حداکثر سود را از استثمار و سرکوب سیاهان بدست آورد. اینجا در آلمان نیز یک جنبش گسترده ضد آپارتاید وجود داشت که به نقض حقوق بشر اعتراض می کرد. اما پس از اینکه آپارتاید در نهایت ده سال پیش لغو شد و به یک دموکراسی رسمی غربی تبدیل شد، شرایط آفریقای جنوبی دیگر موضوعی نیست که توجه بسیاری را به خود جلب کند.

کتاب مورگنراث و ولمر این نقص را از طریق ارائه و تحلیل مستدل روابط تجاری آلمان و آفریقای جنوبی برطرف می کند و در گزارش های تکان دهنده نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آفریقای جنوبی در آن زمان تا چه اندازه مانند امروز وضعیت بدی داشتند و آلمانی ها به چه شیوه نادانی بودند. هنوز هم اکنون این کار را انجام می دهند.

این کتاب همچنین در چارچوب کیفرخواست دادگاهی در ایالات متحده آمده است که در آن 91 قربانی آفریقای جنوبی 22 شرکت بین المللی را به نقض جدی حقوق بشر متهم می کنند. گروه حمایت خلومانی 32.000 قربانی آپارتاید را به عنوان یک سازمان خودیاری نمایندگی می کند و با اصل حقوقی "مسئولیت مشترک ثانویه" که توسط دادگاه نورنبرگ به حقوق بین الملل معرفی شد، استدلال می کند. بر این اساس، همدستان یک رژیم مسئولیت غیرمستقیم جنایات ارتکابی را بر عهده دارند. از شرکت های آلمانی زیر شکایت می شود: راین متال، کامرزبانک، دویچه بانک، بانک درسدنر، دایملر کرایسلر و AEG. در خود آلمان این شرکت ها قابل پیگرد قانونی نیستند.

آپارتاید به این معنا بود: بدون اتحادیه، مالیات کم، نیروی کار ارزان، سود بالا - و زندگی زیبا در کشوری زیبا با پرسنل خدمات بسیار ارزان. به مدت پنجاه سال بومیان «غیرمولد» مانند افراد مسن، کودکان و زنان به اجبار در مناطق عمدتاً عقیم اسکان داده شدند، در حالی که مردان جوان قوی اجازه داشتند به عنوان بردگان مزدبگیر به شهرها نقل مکان کنند. به این ترتیب آنها 70 ساله شدند

درصد جمعیت در به اصطلاح سرزمین‌های مادری که تنها 13 درصد از مساحت آفریقای جنوبی را تشکیل می‌دهند، زندگی می‌کنند.

رژیم برای محافظت از خود در برابر تحریم های اقتصادی خارج از کشور، اقتصاد را در شرکت های دولتی متمرکز کرد. آلمان از سال 1980 بیشتر وام های جهان را به این نهادهای حکومت آپارتاید داد و بدین ترتیب راه نجات این نظم ناعادلانه اجتماعی را با منابع مالی لازم فراهم کرد.

یکی از مهم‌ترین شرکت‌های دولتی، شرکت تامین انرژی ESKOM بود که یکی از مدیران آن در برابر کمیسیون حقیقت و آشتی در سال 1997 شهادت داد: «درست است که ESKOM به‌عنوان یک نهاد آپارتاید به طور مؤثر عمل می‌کرد و در نتیجه عمدتاً به سفیدپوستان خدمت می‌کرد. منافع." ESKOM 14 نیروگاه زغال سنگ و دو بلوک نیروگاه هسته ای را در کوبرگ نزدیک کیپ تاون اداره می کرد. Deutsche، Dresdner، Commerz، Westdeutsche Landes و Bayrische Vereinsbank 30 تا 70 درصد وام های خود را به ESKOM دادند. بخش عظیمی از برق به صنعت معدن زغال سنگ و طلا اختصاص یافت و نه به جمعیت سیاه پوست.

به عنوان بخشی از یک تبادل فرهنگی (!) بازدیدهای متقابل پر جنب و جوشی توسط دانشمندان هسته ای بین FRG و آفریقای جنوبی انجام شد. به ویژه، کارشناسان انجمن تحقیقات هسته ای در کارلسروهه و شرکت دولتی Essener Steinkohle-Elektrizitäts AG (STEAG) برجسته بودند و در پایان توسعه آفریقای جنوبی چندین بمب اتمی در اختیار داشت!

ضمانت‌های هرمس برای صادرات آلمان با خوشحالی توسط دولت‌های آلمان در چند دهه گذشته داده شده است و بخش بزرگی از وام‌ها به ESKOM برگشته است. به گفته این دو نویسنده، وزیر امور خارجه ائتلاف بزرگ در دهه 60، ویلی برانت، به نقض حقوق بشر "با درایت در سطح سیاسی و تایید واضح در زمینه اقتصادی" واکنش نشان داد. اینکه ارتباطات قدیمی و خوب صنعت هسته‌ای و دانشمندان آن امروز هم عالی هستند، نشان دهنده این واقعیت است که بیش از 30 سال پس از برانت، در زمان وزیر خارجه سبز فیشر، همکاری هسته‌ای با دولت پس از آپارتاید ادامه دارد: تحت رهبری او. رآکتور دمای بالا آلمان تأسیس شد - دانش فنی برای راکتور مدولار بستر Pebble (PBMR) در نزدیکی کیپ تاون که به یک شرکت ESKOM فروخته شد.

در چندین فصل جداگانه، دو نویسنده نشان می‌دهند که چگونه شرکت‌های زیمنس، دوسلدورف وافن فابریک راین متال و مرسدس به دستگاه حاکم آفریقای جنوبی تجهیزات نظامی در یک منطقه کلیدی را علی‌رغم قطعنامه 1977 سازمان ملل برای تحریم تسلیحاتی اجباری، که در سال 418 تصویب شد، ارائه کرده‌اند. در مورد مرسدس، این شرکت‌ها حتی مستقیماً در سرکوب شرکت کردند: «این مدیران مرسدس بنز روزها لباس‌های زیبا با کراوات می‌پوشیدند و شب‌ها لباس‌های استتار می‌پوشیدند و جوانان غیرمسلح، افراد مسن و حتی بچه‌های کوچک را تیرباران می‌کردند و می‌کشتند. یورش خانه به خانه».

در مطالعه دقیق خود، این دو نویسنده نقطه به نقطه نشان می‌دهند که 400 شرکت آلمانی با شعبه‌های خود در آفریقای جنوبی نه تنها برای رژیم «مفید» بودند، بلکه بخشی از این سیستم بودند. ادعاهای شرکت ها مبنی بر اینکه هیچ تبعیضی در عملیات آنها وجود نداشته است به عنوان دروغ های خام افشا می شود.

در سال 1983/84 حدود 40 درصد از کل بودجه صرف تسلیح نیروهای امنیتی و دستگاه های سرکوب شد. خزانه دولت خالی شد در دهه 80 "نسل شیرهای جوان" در کارخانه ها به مبارزه پرداختند و با قدرت و بی باکی باورنکردنی خواستار حقوق انسانی خود برای برابری و کرامت شدند. برای من توصیفات جنگ در کارخانه ها از تاثیرگذارترین توصیفات کتاب است. همچنین در اینجا قابل توجه است که در سال‌های 1990 و 1991، زمانی که جنبش‌های آزادی‌بخش مجدداً مجاز شدند، سرکوب و اخراج کارکنان بدترین حالت را در شرکت هوخست داشت، زیرا این گروه می‌خواست پیش از پایان نهایی آپارتاید، سریع و کم هزینه منطقی‌سازی کند.

زمانی که دولت دموکراتیک جدید ساختارهای اجتماعی ناعادلانه ایجاد شده توسط آپارتاید را اصلاح نکرد، اما در عوض با سیاست اقتصادی نئولیبرالی از سال 1996 تشدید کرد، سرخوردگی به دنبال داشت. فرش قرمز دوباره برای شرکت های بین المللی پهن شد. آلمان به سرعت به شریک تجاری شماره یک آفریقای جنوبی تبدیل شد. با این حال، حتی یک شرکت آلمانی در برابر کمیسیون حقیقت، که قرار بود در آن به گذشته رسیدگی شود، شهادت نداد. ده ها هزار نفر از کسانی که مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند، و همچنین بستگان مقتول، به غرامت مالی امیدوار بودند. زیرا برای بسیاری از مردم هنوز مسئله بقا در مواجهه با نابرابری شدید اجتماعی است. اما دیگر هیچ پولی برای این کار وجود ندارد. برای پرداخت بدهی مورد نیاز است.

سازمان خودیاری خلومانی به همراه 4000 ابتکار دیگر از بانک ها و شرکت ها می خواهد که بی عدالتی را که مرتکب شده اند بپذیرند و خواهان جبران خسارت فردی و جمعی هستند. آنها خواستار لغو این بدهی نفرت انگیز هستند زیرا رژیم آپارتاید بود که امور مالی دولت را خراب کرد. فراخوان برای غرامت بین المللی فراخوانی برای توزیع مجدد اقتصادی، تغییر سیاسی و بازگرداندن برابری بین ملت ها است.

گروه هماهنگی کمپین رفع بدهی و غرامت به دنبال گفتگو با تامین کنندگان مالی آپارتاید بود و به نمایش گذاشت، در مجامع عمومی شرکت شرکت کرد، سخنرانی کرد و نامه نوشت. یاران آپارتاید آن را سنگین می کنند و حتی از باز کردن بایگانی شرکت امتناع می ورزند، که این امر گستره کامل اقدامات مذموم آنها را آشکار می کند. مخالفان آپارتاید اجتماعی امروز به مبارزه و همبستگی ما امیدوار خواهند بود. این کتاب با انگیزه و شگفت‌انگیز نوشته شده است به وضوح نشان می‌دهد که گذشته آفریقای جنوبی نیز تاریخ ماست.

گل هورست

حمایت از خلومانی:

تماس: پزشک بین المللی برنده جایزه صلح نوبل 1997 www.medico.de

***

گاندی در آفریقای جنوبی:

مژده می دهم که بالاخره دستگیر شدم.

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

زمانی که گاندی این خبر خوش (1) را با دوستانش در میان گذاشت، 20 سال بود که در آفریقای جنوبی زندگی می کرد. جنبش های اعتصابی عمده معدنچیان علیه فشارهای مالیاتی خودسرانه بر مهاجران هندی و تبعیض آنها در اوج خود بود. آنها همچنین در "کوهلند" اوستترانسوال، ایالت شریک امروزی نوردراین-وستفالن برگزار شدند.

تاجران سفید پوست در ابتدا از مهاجرت کارگران هندی استقبال کرده بودند. با این حال، آنها روی مهارت های تجاری برخی از هندی ها حساب نمی کردند و آنها را به عنوان رقیب می دیدند. هزاران معترض در زندان‌ها محبوس شدند و برای نافرمانی خود بالاترین مجازات ممکن را درخواست کردند.

در سال 1893 گاندی به عنوان وکیل به آفریقای جنوبی آمد تا به هموطنان محاصره شده خود کمک کند. او به سرعت متوجه شد که این تاجران و ثروتمندان نیستند که به حمایت نیاز دارند، بلکه کارگران قراردادی فقیر هستند. هندی ها با قوانین خاصی از تمام آزادی های خود محروم شده بودند. آپارتاید در استفاده از حمل و نقل از قبل وجود داشت. او به عنوان یک وکیل سعی در "فعال کردن جنبه بهتر طبیعت انسان" (2) داشت و آموخت - آگاه از سازش - "زیبایی سازش را قدر بداند" (3).

در طول جنگ بوئر (1899-1902) گاندی خود را به عنوان یک امدادگر و پرستار مفید ساخت. استدلال او: «من این احساس را داشتم که اگر به عنوان یک شهروند بریتانیایی ادعای حقوقی داشته باشم، وظیفه من این است که در دفاع از امپراتوری بریتانیا شرکت کنم» (4).

در "قیام زولوها" در سال 1906 او به عنوان گروهبان در یک سپاه آمبولانس هندی در سمت امپراتوری شرکت کرد. او به زودی متوجه شد که سیاه پوستان به نام قدرت بزرگ شکار می شوند و سیاه پوستان با شلاق وحشیانه مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. او خوشحال بود که می توانست از زولوهای مجروح مراقبت کند.

مهمترین حامی و دوست در مبارزه گاندی برای حقوق سرخپوستان در آفریقای جنوبی، معمار و نجار یهودی اهل پروس شرقی بود. او در سال 1896 به آفریقای جنوبی آمد و تئاترها، کلیساها، کنیسه ها، سینماها و حتی پیست های یخ بی شماری در چند دهه آینده در اینجا طراحی و ساخته شد. اما ابتدا در مبارزات آزادی هند شرکت کرد. هرمان کالنباخ

در سال 1904، گاندی شهرک فونیکس را در 14 مایلی دوربان تأسیس کرد. این یک نوع کمون خودکفا بود که در سادگی بسیار زندگی می کرد. در اینجا روزنامه او «Indian Opinion» به صورت هفتگی در چاپخانه ای که خود ساخته بود چاپ می شد و تا سال 1914 مقالات خود را در آن می نوشت. حتی چند دهه بعد، روزنامه توسط مانیلال پسر گاندی در اینجا منتشر شد و فینیکس توسط کالنباخ مراقبت می شد.

گاندی در طول مدتی که در آفریقای جنوبی بود، تعدادی آزمایش رژیم غذایی، روزه و درمان های سنتی شفابخش بیماری ها انجام داد. بحث های فشرده با همه گروه های مذهبی دستور روز بود. کالنباخ با میل خاصی به "تجمل" مجبور شد خود را وفق دهد. در سال 1908 او یک اتومبیل خرید و گاندی را از یکی از زندان‌های خود برد. او در ماشین ناامید شد و در ابتدا چیزی نگفت. بعد از آن یک سال بدون استفاده ماند و فروخته شد. «همه کالاهای تجملی غیر ضروری توسط گاندی در زباله انداخته شد» (5).

در سال 1910، در 21 مایلی ژوهانسبورگ، مزرعه تولستوی را به عنوان پناهگاهی برای خانواده های مبارزان غیرخشونت آمیز تأسیس کرد. این شهرک الگویی برای آشرام هایی بود که بعدها در هند ساخته شد. خود گاندی تنها چند ماه در این دو شهرک زندگی کرد. کار او به عنوان یک وکیل و به ویژه سازماندهی کمپین Satyagraha برای او فرصتی برای این کار باقی نگذاشت.

Satyagraha به معنای مقاومت بدون خشونت است با پایداری «استواری در حق». از 150.000 هندی، بیش از دو سوم کارگران قراردادی با قراردادهای مدت معین، عمدتاً برای پنج سال، بودند. آنها با مالیات سالانه 3 پوندی سر در معرض نابودی اقتصادی قرار گرفتند.

در اوج مبارزات ده ساله مقاومت، تجمعات زنجیره ای توده ای و اعتصاب عمومی در سال 1913 آغاز شد. پیروی نکردن از قوانین علیه آنها باعث شد هندی ها با جریمه، زندان و اخراج مواجه شوند.

در 6 نوامبر 11، به اصطلاح "راهپیمایی حماسی" با بیش از 1913 نفر آغاز شد. هدف این بود که از مرز ناتال به ترانسوال عبور کنند، جایی که در ابتدا قرار بود با خشونت اسلحه از آن جلوگیری شود. در دوره بعد، جنبش گسترش یافت. هزاران اعتصاب کننده و تظاهرکننده باید در طول راهپیمایی های طولانی غذا و چادر تهیه می کردند.

سازمان دهندگان اصلی گاندی و کالنباخ بارها و بارها با دادگاه ها و مقامات پلیس که می خواستند اعتراضات را ممنوع کنند مذاکره کردند. خود گاندی چندین بار به مدت چندین ماه زندانی شد. از جمله در هایدلبرگ. چند دهه قبل از آن، مهاجران بوئر به شهرهای تازه تاسیس خود نام مکان های قدیمی اروپای مرکزی را داده بودند.

دستگیری گاندی انگیزه مضاعفی برای مبارزان بی خشونت بود تا درگیری خود را تشدید کنند. در سال 1914 بالاخره مالیات سر سالانه لغو شد و شرایط مهاجرت تسهیل شد.

موفقیت Satyagraha پایان دوران گاندی در آفریقای جنوبی بود. او از طریق انگلستان به هند بازگشت. در 27 ژوئن 1914، بسیاری از دوستان او در کیپ تاون جمع شدند. نمایندگانی از تمام جوامع هندی قدردانی خود را ابراز کردند و با حرکت دسته جمعی تا مراحل فرود کشتی در کیپ تاون از او خداحافظی کردند.

امروز، به نظر من، خاطره گاندی در آفریقای جنوبی کمی بیش از حد تحت الشعاع پدر نلسون ماندلا قرار گرفته است. اما این به آرامی کمی تغییر می کند. از این گذشته، اخیراً یک کمیک (6) در مورد زندگی گاندی در آفریقای جنوبی ظاهر شده است. یک فرم کاملاً معاصر از ارائه برای جوانان آفریقای جنوبی. 

گل هورست

ملاحظات:

  1. "هرمان کالنباخ. دوست مهاتما گاندی در آفریقای جنوبی" بیوگرافی ایسا سارید و کریستین بارولف. چاپ خود، 1997، 135 صفحه، 7,80 یورو. رابطه: wezuco@t-online.de
  2. MK گاندی: "زندگی نامه یا داستان آزمایش های من با حقیقت". 1977، منتشر شده توسط Hinder + Deelmann. صفحه 122
  3. رجوع کنید به صفحه دوم 2
  4. رجوع کنید به صفحه دوم 2
  5. رجوع کنید به صفحه دوم 1
  6. www.tolstoyfarm.com و www.gandhiserve.de

بررسی مطبوعات

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

گزارش های انتقادی رسانه ها در FRG در مورد خط HTR و THTR روز به روز بیشتر می شود. در مستندات زیر، مواردی که در وب سایت ما قابل مشاهده هستند با ستاره * مشخص شده اند. بازتولید بیانیه های مطبوعاتی و مقالات ما در اینترنت دیگر قابل مشاهده نیست.

www.anti-atom-aktuell.dewww.grassroots.net
  • چین به طور گسترده وارد تجارت HTR می شود! اولین نمایش هسته ای آنتی اتم aktuell شماره 160، 05 مارس،
  • بدون مجوز برای راکتور هسته ای آفریقای جنوبی 1/05
  • انرژی هسته ای: NRW خارج نمی شود. Bonner Umweltzeitung، شماره 2، 05 آوریل
  • عجله ای برای از بین بردن THTR وجود ندارد. Westfälischer Anzeiger 1. 4. 05
  • مثلث اتمی. Zeit -fragen، زوریخ، 18 آوریل 4 *
  • خرابی گران قیمت THTR امروز Westfälischer Anzeiger 22. 4. 05 *
  • آفریقای جنوبی و چین در تجارت هسته ای. آلمان جدید 25 آوریل
  • تیک تاک بمب، به THTR. Westfälischer Anzeiger 27 آوریل 4
  • Uhde کارخانه هسته ای در آفریقای جنوبی می سازد. Westfälische Rundschau Dortmund. 7 مه 5 *
  • Uhde برج خنک کننده می سازد و خط لوله را طراحی می کند. روهر نیوز دورتموند. 12 مه 5 *
  • راکتور قراضه برای آفریقای جنوبی، zu Uhde، TAZ NRW 13. 5. 05 *
  • اعتراض اتمی در کیپ، در اوهده. TAZ NRW 21 مه 5 *
  • فن آوری اتمی آلمان برای آفریقای جنوبی، به Uhde. دنیای جوان 23 مه 5 *
  • کارخانه المنت سوخت برای HTR در آفریقای جنوبی، آنتی اتم aktuell شماره 162، 05 ژوئن *
  • چارچوب هسته ای اتحادیه اروپا آنتی اتم aktuell شماره 162، 05 ژوئن *
  • کارخانه عنصر سوخت برای آفریقای جنوبی!. Gorleben Rundschau، 05 ژوئن *
  • راکتورهای "ساخت آلمان" در چین و آفریقای جنوبی. انقلاب چمن شماره 300، 05 ژوئن *
  • مصاحبه در مورد خط HTR و THTR با Horst Blume. اخبار FugE، Hamm، 05 ژوئن
  • دورتموند: رنسانس انرژی هسته ای از قبل آغاز شده است! 05 ژوئن
  • صادرات هسته ای به آفریقای جنوبی، به Uhde. آلمان جدید 4. 6. 05 *

بیداری در THTR در سالگرد چرنوبیل موفقیت آمیز بود

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

در مقابل دروازه اصلی THTR در Hamm-Uentrop، حدود 26 نفر با بنرها و پوسترها در 4 آوریل 2005 جمع شدند تا توجه را به حادثه چرنوبیل در سال 25 و حادثه همزمان در THTR جلب کنند.

بیش از 100 بادکنک با کارت پستال های اطلاعاتی باد شده و در هوا رها شدند. خوشبختانه تعدادی از شهروندان نیز حضور داشتند که ما هنوز آنها را نمی شناختیم و از اینکه THTR با وجود بسته شدن هنوز هم امروز هزینه زیادی دارد و بیش از 5,1 میلیون یورو هزینه می کند، شگفت زده و خشمگین بودند. هورست بلوم تبریک Udo Buchholz، مدیر اجرایی انجمن فدرال ابتکارات شهروندان حفاظت از محیط زیست (BBU) را به مجمع خواند، که حاضران را برای اقدامات و ابتکارات آتی تشویق کرد.

در مراسم سخنرانی در عصر، 15 شرکت کننده به طور فشرده با رنسانس قریب الوقوع انرژی هسته ای، به ویژه با صادرات دانش HTR از نوردراین-وستفالن به آفریقای جنوبی و چین و بودجه HTR در اتحادیه اروپا، سروکار داشتند. ناامیدی زیادی در مورد "سیاست خروج" کاملاً ناموفق روتگرون وجود داشت.

پوشش مطبوعات محلی و ملی مثبت بود، همچنین در رادیو Lippwelle. در این سالگرد حتی نیم دوجین تجمع در سراسر کشور برگزار نشد.

در هام، مونستر، بوخوم و بن، هورست بلوم در مجموع پنج سخنرانی در مورد خط HTR ارائه کرد تا پایه و اساس مقاومت گسترده‌تری در برابر صادرات دانش HTR از FRG ایجاد کند.

بازگشت خورشید ضد هسته ای

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

جنبش ضد هسته ای زنگ خطر آنجلا را پس از انتخابات NRW به راه انداخت. در منطقه Hamm نیز زنگ هشدار Laurenz با صدای بالا وجود دارد.

نتیجه فعالیت‌های هولناک در میان فعالان سابق بود: خورشید ضد هسته‌ای دوباره به عنوان برچسب کجاست، بنرهای قدیمی کجا رفته‌اند، آیا بشکه زباله‌های هسته‌ای نمایشی به بشکه باران تبدیل نشد؟

آیا همه اینها کمی زود کنار گذاشته نشد؟ خروجی که یکی نبود، ذهن انتقادی خیلی ها را تیره کرده بود. اکنون بیداری بی ادبانه فرا می رسد.

در پاییز برای دولت جدید روشن خواهیم کرد که در مورد افزایش عمر نیروگاه های هسته ای با تظاهرات بزرگ و محاصره در گورلبن چه فکر می کنیم. نقطه اوج بعدی فعالیت ها بیستمین سالگرد چرنوبیل خواهد بود.

هنگامی که یک هفته پس از انتخابات ایالتی NRW در تجمع افتتاحیه علیه حمل‌ونقل کاستور به آهاوس تنها صد نفر تظاهرکننده بودیم، چهره‌های بلند زیادی وجود داشت. سه هفته بعد ما در محاصره نهایی سه هزار نفر بودیم! آنقدر سریع است.

با کمپین "پخش"، اکنون نقاط مختلف ورود به مقاومت هسته ای برای همه ارائه و توسعه می یابد.

گل هورست

www.aussendung.de

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

یک شبح در اروپا تسخیر شده است. شبح رنسانس هسته ای.

در بسیاری از کشورها بحث هایی در مورد ساخت نیروگاه های هسته ای جدید یا افزایش عمر راکتورهای قدیمی وجود دارد. در آلمان نیز بحثی در مورد افزایش عمر مفید وجود دارد، اگرچه "اجماع اتمی" قرمز-سبز در حال حاضر به نفع منافع شرکت های برق تقریباً بهینه است.

زمان آن فرا رسیده است که به این بحث شکل جدیدی ببخشیم.

ما علاقه ای به جایگزین اشتباه نداریم، وضعیت موجود قرمز و سبز در مقابل رنسانس سیاه و زرد. ما خواهان حذف مرحله‌ای هسته‌ای هستیم که واقعاً شایسته این نام باشد، زیرا نیروگاه‌های هسته‌ای، کارخانه‌های اورانیوم و تأسیسات ذخیره‌سازی زباله‌های هسته‌ای فقط به این دلیل که وزیر محیط‌زیست کارت عضویت در حزب سبز دارد، کمی امن‌تر نشده‌اند. این فاجعه همچنان هر روز در حال رخ دادن است و هنوز مسمومیت خزنده در کل مناطق در مناطق معدن اورانیوم وجود دارد.

به همین دلیل است که ما کمپین ". پخش" را با شما آغاز می کنیم.

هدف ما نیز رنسانس است. اما نه صنعت هسته ای، ما می خواهیم بازگشت جنبش ضد هسته ای را سازماندهی کنیم. برای سال‌های بسیار زیادی، افراد زیادی منتظر ماندند و ایستادند، برخی به امید این که دولت فدرال این مشکل را برطرف کند، برخی دیگر به دلیل استعفا به دلیل اعلامیه‌های خروج قرمز-سبز محقق نشده.

در نظرسنجی‌ها، بخش بزرگی از مردم همچنان طرفدار حذف سریع‌تر هسته‌ای هستند.

اما این تنها در صورتی امکان پذیر خواهد بود که بسیاری از مردم نه تنها مخالف انرژی هسته ای باشند، بلکه کاری در مورد آن انجام دهند. بنابراین مسئله اعمال فشار سیاسی مشترک تا حد امکان مؤثر است تا تبلیغات رنسانس صنعت هسته‌ای گرفتار نشود، بلکه برعکس، در نهایت به این تولید انرژی خطرناک علنی پایان دهد.

فرصت های فعال شدن به همان اندازه که افراد متفاوت هستند متنوع است:

برخی در تظاهرات شرکت می کنند، برخی دیگر در روزنامه محلی خود به سردبیر نامه می نویسند. برخی مطالب اطلاعاتی را در حلقه دوستان خود توزیع می کنند، برخی دیگر سرانجام ارائه دهنده برق خود را تغییر می دهند و برق سبز دریافت می کنند. برخی درباره سیاست هسته ای با اعضای محلی بوندستاگ بحث می کنند، در حالی که برخی دیگر در کارزارهای محاصره شرکت می کنند. برخی پوسترهای ضد اتمی در سراسر شهر نصب کردند، برخی دیگر ابتکار عملی ضد هسته ای محلی پیدا کردند. برخی تئاتر خیابانی ضد هسته ای را در منطقه عابر پیاده انجام می دهند، برخی دیگر برچسبی روی دوچرخه یا ماشین خود می زنند. فقط مهم است که هرکس بسته به امکانات خود شروع به انجام کاری کند.

هیچ کس نباید خود را تحت فشار بگذارد - اما نباید خود را تحت فشار بگذارد. خطرات ناشی از خطرات استفاده از انرژی اتمی همچنان بسیار زیاد است و هر روز در حال افزایش است زیرا کوه زباله های هسته ای بزرگتر می شود و راکتورهایی که در حال کار هستند کمی پیرتر و دوباره بیمار می شوند. کمپین ".ausgestrachte" افرادی را که می خواهند اقدامی انجام دهند گرد هم می آورد، تبادل اطلاعات و پیشنهادات برای اقدام را سازماندهی می کند و نیروهای مختلف را برای ایجاد فشار سیاسی مشترک جمع می کند.

مرحله اول: امضا

بخشی از این فراخوان بیانیه ای است که ما به دنبال امضاکنندگان آن هستیم. این عنوان ".ausgestrante" را یدک می کشد و بنابراین بیانگر خواسته های سیاسی و تمایل خود ما برای اقدام است.

در متن کامل این متن آمده است: "من متقاعد شده‌ام که بهره‌برداری از تاسیسات هسته‌ای یک ظلم بزرگ است. به همین دلیل است که من خواستار تعطیلی آنها هستم. من خود را بخشی از مسئولیت برای فشار سیاسی برای خروج از صنعت هسته‌ای می‌دانم. و من تمام تلاشم را برای رسیدن به این هدف انجام خواهم داد."

کسانی که این اعلامیه را امضا می کنند، نه تنها اراده سیاسی خود را مانند یک جمع آوری امضاء معمولی ابراز می کنند، بلکه در عین حال مسئولیت و تمایل خود را برای اقدام اعلام می کنند. چه کسی و چگونه درگیر است به همه بستگی دارد. هر کدام بنا به توانایی های خود. و: هرکس اعلامیه را امضا کند متعلق به کمپین ". پخش" است. این یک ارتباط با عضویت دائمی نیست، بلکه یک اتحاد سست و شبکه ای از مخالفان انرژی هسته ای است.

اطلاعات: www.aussendung.de

از طرف خودم: آیا شما انگلیسی صحبت می کنید؟

بالای صفحهتا بالای صفحه - www.reaktorpleite.de -

نگران نباشید، من نمی خواهم سهم حمایت قانونی از سال 1980 را دوباره برای فروش عرضه کنم.

اما با رنسانس انرژی هسته ای که به آرامی در حال ظهور است، خبرنامه و صفحه اصلی ما با یک سری وظایف جدید روبرو هستند. در آینده، اطلاعات اولیه در مورد راکتورهای با دمای بالا باید در سراسر جهان به چندین زبان در دسترس باشد تا مردم در همه جا بتوانند از خطرات این خط رآکتور مطلع شوند. به طوری که گزارش در مورد خط HTR فقط از صنعت هسته ای نمی آید. بنابراین ما نه تنها به دنبال مترجم برای زبان انگلیسی، بلکه برای زبان های فرانسوی، اسپانیایی و هلندی هستیم. اگر کسی بتواند داوطلب شود که یک یا دو صفحه از اطلاعات اولیه را به این زبان ها ترجمه کند، برای ما بسیار مفید خواهد بود.

در غیر این صورت ما برای این کار به سفارش و پرداخت دستمزد مترجمان وابسته هستیم. احتمالاً اجتناب از این امر به طور کامل امکان پذیر نخواهد بود. بنابراین ما از خوانندگان خود برای کمک مالی به ویژه برای کارهای ترجمه آینده درخواست می کنیم.

تب انتخاباتی

این بار نظر مارک تواین در مورد انتخابات فدرال آمده است:

"این یک تسلی بزرگ در انتخابات است، که فقط یکی از چند نامزد را می توان انتخاب کرد.»

***


بالای صفحهفلش رو به بالا - تا بالای صفحه

***

درخواست کمک های مالی

- THTR-Rundbrief توسط 'BI Umwelt Hamm e منتشر شده است. V. صادر و از طریق کمک های مالی تامین می شود.

- THTR-Rundbrief در همین حال تبدیل به یک رسانه اطلاعاتی بسیار مورد توجه شده است. با این حال، به دلیل گسترش وب سایت و چاپ برگه های اطلاعات اضافی، هزینه های مستمری وجود دارد.

- THTR-Rundbrief به تفصیل تحقیق و گزارش می کند. برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم، به کمک های مالی وابسته هستیم. ما از هر اهدایی خوشحالیم!

کمک های مالی حساب:

حفاظت از محیط زیست BI Hamm
هدف: دایره THTR
IBAN: DE31 4105 0095 0000 0394 79
BIC: WELADED1HAM

***


بالای صفحهفلش رو به بالا - تا بالای صفحه

***