مقاله روزنامه 2019  

***

 

17.03.2019/XNUMX/XNUMX - گرد و غبار مرگبار - استفاده از مهمات اورانیوم و پیامدهای آن

مقاله فریدر واگنر www.anti-imperialista.org

بعد از هیروشیما و ناکازاکی، به نظر می رسید مردم متوجه شدند که چه فاجعه وحشتناکی به راه انداخته اند. آنها با اصرار آموخته بودند که تشعشعات یونیزان این بمب می تواند به سرعت به معنای پایان بشر باشد.

به این ترتیب تعادل وحشت بین بمب اتمی و هیدروژنی به وجود آمد. قطعیت وحشتناک نابودی متقابل به تضمین مبهم عدم استفاده از این سلاح های مرگبار تبدیل شد. با این حال، در همان زمان، میزان سرطان خون در کودکان خردسال با سرعت نگران‌کننده‌ای در سراسر جهان در حال افزایش بود. و تا زمانی که قدرت‌های بزرگ با پایان دادن به آزمایش‌های بمب‌های هسته‌ای و هیدروژنی سطحی موافقت کردند، به سطح عادی‌تر بازگشت.

در همان زمان، نیروگاه‌های هسته‌ای و راکتورهای تولیدکننده سریع در همه کشورهای صنعتی شروع به ساخت کرده بودند، زیرا به ما گفته شده بود که آنها برق پاک تولید می‌کنند و بازفرآوری میله‌های سوخت نیروگاه‌های هسته‌ای یک چرخه بی‌پایان است. . فاجعه چرنوبیل باید بینش بهتری به این طرفداران می داد. پس از چرنوبیل، بسیاری از آنها هنوز تصاویر کودکان و حیوانات ناقص را که پس از این فاجعه به دنیا آمدند و هنوز هم در حال تولد هستند، به خاطر خواهند داشت: نوزادان بدون چشم، بدون پا و بازو، نوزادان با اندام های داخلی خود همه در یک کیسه پوستی بپوشید. خارج از بدن همه این موجودات بیچاره تنها چند ساعت در دردهای طاقت فرسا زندگی کردند. وقتی برای یک فیلم تلویزیونی و بعدها برای یک فیلم مستند سینمایی به عراق، صربستان، بوسنی و هرزگوین و کوزوو رفتم، مجبور شدم دوباره چنین تصاویری، چنین بدشکلی های وحشتناکی را ببینم. علت این بدشکلی ها و انواع بسیار تهاجمی سرطان و سرطان خون در این کشورها دیگر فاجعه چرنوبیل نیست، بلکه استفاده از مهمات اورانیومی و بمب های اورانیومی توسط نیروهای متفقین در پنج جنگ گذشته است که برخی از آنها ناقض قوانین بین المللی است.

مهمات اورانیوم و بمب های اورانیومی احتمالاً وحشتناک ترین سلاح های مورد استفاده در جنگ های امروزی هستند زیرا به ناچار بشر را به ورطه می کشانند. پرتابه ها و بمب های اورانیوم از محصول جانبی صنعت هسته ای ساخته می شوند. اگر میله های سوخت نیروگاه های هسته ای با وزن یک تن از اورانیوم طبیعی ساخته شده باشد، حدود هشت تن اورانیوم ضعیف شده 238 به عنوان محصول زائد تولید می شود. در حال حاضر حدود 1,3 میلیون تن از آن در سراسر جهان وجود دارد و هر روز بر تعداد آن افزوده می شود. و از آنجایی که این محصول زائد، اورانیوم ضعیف شده به عنوان انتشار دهنده آلفا، رادیواکتیو و بسیار سمی است و نیمه عمری معادل 4,5 میلیارد سال دارد، باید بر این اساس ذخیره و محافظت شود، و این هزینه - هزینه زیادی دارد.

بنابراین بلافاصله این سؤال مطرح شد: چگونه می توان از شر این مواد رادیواکتیو و بسیار سمی خلاص شد؟ سپس، حدود 40 سال پیش، سازندگان سلاح در ارتش متوجه شدند که این فلز، که می‌توان آن را به‌عنوان ضایعات بسیار ارزان در اختیار داشت، دو خاصیت بسیار عالی برای اهداف نظامی دارد: اگر این فلز را به شکل میله‌ای نوک تیز درآورید و آن را تسریع کنید. بر این اساس، سپس به دلیل وزن زیاد خود نفوذ می کند، فولاد و بتن مسلح را مانند آهن داغ برش کره می کند. این باعث ایجاد سایش در این میله فلزی اورانیوم ضعیف شده می شود که به دلیل گرمای اصطکاک بسیار زیاد خود به خود مشتعل می شود. این بدان معنی است که اگر چنین پرتابه ای در کسری از ثانیه از طریق یک مخزن جوش داده شود، اورانیوم ضعیف شده خود به خود به صورت انفجاری مشتعل می شود و سربازان در تانک در دمای 3000 تا 5000 درجه سانتیگراد می سوزند. به دلیل این دماهای بالا، مهمات موجود در تانک و بنزین پس از تاخیری کوتاه منفجر می شود و تانک را به طور کامل نابود می کند. یعنی به دلیل این دو خاصیت: نفوذ فولاد و بتن مسلح مانند کره و توانایی انفجار انفجاری خود و در نتیجه عمل کردن مانند مواد منفجره، ضایعات "اورانیوم ضعیف شده" بسیار مورد استقبال ارتش قرار گرفته است.

اما این همه چیز نیست: در دمای تا 5000 درجه سانتیگراد، گلوله اورانیوم می سوزد و نانوذرات سرامیزه نامحلول در آب را تشکیل می دهد که 100 برابر کوچکتر از یک گلبول قرمز است. این بدان معناست که یک گاز فلزی عملا تولید می شود و این گاز فلزی هنوز رادیواکتیو و بسیار سمی است. دانشمندان نظامی آمریکایی اکنون نیز از این واقعیت آگاه هستند که این نانوذرات، چه استنشاق یا بلعیده شوند، می‌توانند در هر نقطه از بدن انسان یا حیوان مهاجرت کنند: در تمام اندام‌ها، یعنی در مغز، در سلول‌های تخمک زن و در منی مرد. در اوایل سال 1997، اورانیوم ضعیف شده در مایع منی 25 نفر از 1991 کهنه سرباز آمریکایی که در بدن خود قطعات اورانیوم داشتند در نتیجه به اصطلاح "آتش دوستانه" از زمان جنگ خلیج فارس در سال 238 یافت شد! هر جا که این اورانیوم XNUMX در بدن رسوب می‌کند، علائم زیر می‌تواند رخ دهد و این اکنون از نظر علمی ثابت شده است:

- فروپاشی سیستم ایمنی مانند ایدز با افزایش بیماری های عفونی،

- اختلالات عملکردی شدید کلیه و کبد،

- لوسمی های بسیار تهاجمی و سایر سرطان ها،

- اختلالات در مغز استخوان،

- و همچنین نقایص و ناهنجاری های ژنتیکی همراه با سقط جنین و زایمان زودرس در زنان باردار، همانطور که بعد از فاجعه چرنوبیل دیدیم.

یعنی یک پیامد وحشتناک استفاده از سلاح های اورانیومی این است که شکسته شدن کروموزوم ها در انسان و حیوانات در نتیجه تابش یونیزان رخ می دهد و در نتیجه کد ژنتیکی تغییر می کند. این یک واقعیت علمی برای دهه ها بوده است و زیست شناس و ژنتیک آمریکایی Dr. هرمان جوزف مولر در سال 1946 جایزه نوبل را دریافت کرد. با این وجود، نیروهای متفقین به رهبری ایالات متحده آمریکا در جنگ های گذشته، مانند به عنوان مثال. ب- در عراق، صربستان، کوزوو و افغانستان وانمود می کنند که این واقعیت وجود ندارد. ما اکنون از طریق یک ارتباط محرمانه از وزارت دفاع بریتانیا می دانیم که استفاده از 40 تن از این مهمات اورانیوم در یک منطقه پرجمعیت می تواند منجر به مرگ 500.000 نفر بعدی در نتیجه تومورهای سرطانی بسیار تهاجمی و سرطان خون شود.

تصور کنید کسی فکر دیوانه‌واری داشته باشد که 1000 تن از این ضایعات هسته‌ای "اورانیوم ضعیف شده" را به گرد و غبار ریز خرد کند و سپس این غبار اورانیوم ریز هواپیما را بر فراز آلمان یا اتریش توزیع کند. این یک فاجعه وحشتناک خواهد بود. بازی‌های فوتبال دیگر نباید برگزار شود، تمام استادیوم‌ها و زمین‌های بازی کودکان باید بسته شوند و همه رویدادهای خارج از خانه باید ممنوع شوند. هیچ کس نباید بدون لباس های محافظ و ماسک ضد گاز در خیابان بیرون برود - حتی برای خرید. پس از چند هفته، هزاران کودک خردسال به سرطان خون تهاجمی مبتلا می شوند. ماه‌ها بعد، 10 هزار فرد بالغ به سختی سالم به سرطان مبتلا می‌شوند، بعدها صدها هزار و سال‌ها بعد میلیون‌ها نفر. اگر اکنون می گویید که خوشبختانه این فقط یک بازی فکری از طرف من است، متأسفانه باید به شما بگویم:

به عراق، کوزوو، افغانستان، به صربستان، سومالی و لبنان خوش آمدید. زیرا متفقین و ناتو در تمام جنگ های گذشته خود در این کشورها از جمله در لیبی از این سلاح های اورانیوم ضعیف شده استفاده کرده اند. در نتیجه در این کشورها بزرگسالان از سرطان‌های متعدد رنج می‌برند و نوزادانی بدون چشم، بدون پا و دست به دنیا می‌آیند، نوزادانی که اندام‌های داخلی خود را در کیسه‌ای پوستی در بیرون بدن حمل می‌کنند و سپس با درد وحشتناکی می‌میرند.

روزالی برتل، زیست شناس پرتوی مشهور جهان، که قبلاً به دولت فدرال در مورد پرورش دهنده سریع کالکار مشاوره داده است، در مورد مشکل "اورانیوم ضعیف شده در سلاح ها" می گوید:

این موضوع که اورانیوم ضعیف شده در دمای 5000 درجه سانتیگراد سوزانده می شود، دود فلزی نامرئی و خطرناکی تولید می کند، از نظر علمی قابل بحث نیست. این به تنهایی نقض پروتکل ژنو است که استفاده از گاز در جنگ را ممنوع می کند، زیرا دود فلز از نانوذرات اورانیوم معادل گاز است.

و روزالی برتل با دیگر دانشمندان مشهور موافق است که به عنوان مثال. به عنوان مثال در عراق که تنها در جنگ سال 2003 حدود 2000 تن پرتابه اورانیوم استفاده شد، در 15 تا 20 سال آینده حدود 5 تا 7 میلیون نفر در نتیجه استفاده از این سلاح‌های اورانیوم، یعنی سرطان و لوسمی تهاجمی جان خود را از دست خواهند داد. - این یک نسل کشی آگاهانه و با اراده خواهد بود. و مسئولین این جنگ ناقض قوانین بین المللی که البته مانند جنگ کوزوو و آخرین جنگ عراق با دروغ آغاز شد، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا و تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا، هر دو در واقع متعلق به قبل هستند. دادگاه بین المللی جنایات جنگی به دلیل این جنایات جنگی به لاهه. در سال 2003، کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل، جنگ عراق را غیرقانونی، یعنی مغایر با قوانین بین‌المللی اعلام کرد. و دادگاه اداری فدرال آلمان در سال 2005 این جنگ را مغایر با قوانین بین المللی طبقه بندی کرد. با این وجود، این هیچ عواقبی نداشت، اگرچه طبق "مطالعه لانست" مستقل آمریکایی-عراقی، تنها تا سال 2006، 600.000 غیرنظامی تلفات داشته اند که بیشتر آنها توسط نیروهای آمریکایی کشته شده اند. (Opinion Research Business) در سال 2008 مشخص کرد که تا آن زمان بیش از 1 میلیون نفر در عراق جان خود را از دست داده اند، 1 میلیون نفر مجروح شده اند و تقریباً 5 میلیون نفر آواره شده اند، همانطور که اکنون به خوبی می دانیم.

به دلیل استفاده از این مهمات اورانیوم، کل مناطق عراق، کوزوو و البته افغانستان به دلیل آلودگی رادیواکتیو و بسیار سمی این سلاح‌های اورانیومی دیگر قابل سکونت نیستند. این موضوع در سال گذشته توسط آژانس مطبوعاتی عراق تأیید شد که گفت: تحقیقات دانشمندان مستقل عراقی نشان می‌دهد که بمباران اورانیومی توسط نیروهای متفقین در جنگ‌های 1991 و 2003، 18 منطقه را در عراق غیرقابل سکونت باقی گذاشته است و بنابراین جمعیت در آنجا غیرقابل سکونت هستند. تخلیه شود.

و این را در هیچ روزنامه ای در اینجا نمی خوانید و از رسانه های تلویزیونی هم متوجه آن نمی شوید، زیرا موضوع "مهمات اورانیوم و پیامدهای آن" به یک موضوع تابو تبدیل شده است. از آنجا که فاجعه آب و هوایی که بسیار مورد بحث قرار گرفته، ناراحت‌کننده‌ترین حقیقت نیست، نه، ناراحت‌کننده‌ترین حقیقت، پیامدهای وحشتناک مهمات اورانیوم است. من در این مرحله پیش‌بینی می‌کنم و با بسیاری از دانشمندان مستقل در سراسر جهان موافقم که از هزاران سرباز ما که در کوزوو و افغانستان مستقر هستند و این امر برای همه سربازان مستقر در آنجا صدق می‌کند، احتمالاً تا 30 درصد آلوده به گرد و غبار اورانیوم به خانه بازخواهند گشت. و این سربازان جوان همگی با همسران و همسران آینده خود صاحب فرزند خواهند شد و ناآگاهانه آلودگی خود را با تمام عواقب وحشتناک بدشکلی ها، نقص ایمنی، سرطان خون و تومورهای سرطانی - همچنین در فرزندان خود - به فرزندان و نوه های خود منتقل خواهند کرد.

این گروه پارلمانی "Die Linke" بود که در سال 2008 از دولت فدرال لیستی از سوالات را در مورد عواقب مهمات اورانیوم پرسید. گرنوت ارلر وزیر امور خارجه وقت از حزب سوسیال دموکرات به نمایندگی از دولت فدرال به این سوالات پاسخ داد. یکی از سؤالات این بود که آیا دولت فدرال در مورد استفاده از مهمات اورانیوم در افغانستان از سال 2001 تاکنون اطلاعاتی دارد و آیا متفقین بر این اساس به ما اطلاع می دهند؟

گرنوت ارلر وزیر امور خارجه به کلمه پاسخ داد:

"دولت فدرال از سال 2001 تاکنون هیچ اطلاعاتی در مورد مکان ها یا زمان های احتمالی استفاده از مهمات با اورانیوم ضعیف شده در افغانستان ندارد" و:

دولت فدرال از استفاده از مهمات با اورانیوم ضعیف شده مطلع نخواهد شد. متفقین موظف به ارائه اطلاعات در این مورد نیستند.» پایان نقل قول.

اما چگونه باید دستورالعملی را بفهمم که به عنوان یک نسخه برای من ارسال شده و به عنوان "کلاسیف شده - فقط برای استفاده رسمی" اعلام شده و از وزارت دفاع در سال 2003 آمده است. در صفحه 25 آمده است:

1.3.3 قرار گرفتن در معرض مهمات DU

در «عملیات آزادی پایدار» در حمایت از ائتلاف شمال علیه رژیم طالبان، جت‌های جنگنده آمریکا از مهمات آتش‌زای زره‌زن با هسته اورانیوم نیز استفاده کردند.

هنگام استفاده از این مهمات علیه اهداف سخت (مانند تانک ها، وسایل نقلیه موتوری)، اورانیوم به دلیل اثر حرارتی آن مشتعل می شود. در حین احتراق، غبارهای سمی کم تحرک به ویژه روی و در اهداف ایجاد می شود که در هر زمان می توان آنها را چرخاند.

بنابراین مهمات DU می تواند باعث آسیب سمی و رادیولوژیکی به پرسنل محافظت نشده شود:

+ خطر مسمومیت با فلزات سنگین

+ خطر ناشی از منابع رادیواکتیو بسیار ضعیف (پایان نقل قول)

(منبع: آرشیو نویسنده و: bandepleteduranium.org)

- متاسفانه این وب سایت دیگر وجود ندارد. -

 

این مقاله ثابت می کند که گرنوت ارلر، وزیر دولت وقت، به پارلمان، رئیس پارلمان و ما مردم دروغ گفته است که دولت فدرال از سال 2001 تاکنون هیچ اطلاعاتی در مورد مکان های احتمالی استفاده از مهمات اورانیوم در افغانستان ندارد.

در 90 اکتبر 7، گروه پارلمانی "Bündnis 2010/Die Grünen" نیز یک سوال کوچک از دولت فدرال فعلی مطرح کرد. در آن، سبزها پرسیدند:

چگونه دولت فدرال در مورد اطلاعات خود در مورد عدم دانش در مورد استفاده از مهمات اورانیوم در افغانستان با "راهنمای نیروهای بوندس‌ور در افغانستان" بوندسوهر، که به صراحت بیان می‌کند که نیروهای مسلح ایالات متحده در زمینه حمایت هوایی از اتحاد شمال در طول عملیات آزادی پایدار از مهمات DU در سال 2001 استفاده کرد؟

دولت فدرال زرد/سیاه در پاسخ گفت:

گنجاندن قسمت مذکور در رهنمودها در خدمت افزایش آگاهی سربازان بود و از این جهت گمراه کننده بود که می توانست این تصور را منتقل کند که دولت فدرال اطلاعات خود را در مورد استفاده احتمالی از مهمات با اورانیوم ضعیف شده در افغانستان دارد. راهنما دیگر برای زنان و مردان خدمتگزار صادر نمی شود. «اطلاعات کشور نظامی برای نیروهای استقرار در افغانستان» که در جای خود منتشر شد از فرمول روشن و واقعی استفاده می کند: «نمی توان به طور کامل رد کرد که مهمات زره پوش با اورانیوم ضعیف شده در افغانستان در جریان عملیات آزادی پایدار استفاده شده است. ” پایان نقل قول.

این مثال، خانم ها و آقایان، نشان می دهد که دولت فدرال در برخورد با موضوع و خطرات مهمات اورانیوم چقدر سست است. بنابراین من می خواهم به شما نشان دهم که یک سازمان مستقل در مورد تأثیرات استفاده از این مهمات در افغانستان چه یافته است.

در می 2002، "مرکز تحقیقات پزشکی اورانیوم" اعزام شد. UMRC، یک NGO از کانادا به رهبری پروفسور دکتر. آساف دوراکوویچ، یک تیم تحقیقاتی در افغانستان. تیم UMRC کار خود را ابتدا با شناسایی چند صد نفر از بیماری ها یا شرایط پزشکی که منعکس کننده علائم بالینی تصور می شود که مشخصه قرار گرفتن در معرض تشعشع هستند، شروع کرد.

برای بررسی اینکه آیا این علائم نتیجه بیماری تشعشع است یا خیر، نمونه‌های ادرار و خاک جمع‌آوری و به یک آزمایشگاه تحقیقاتی مستقل در انگلستان منتقل شدند. تیم تحقیقاتی UMRC به سرعت تعداد نگران کننده ای از غیرنظامیان افغان را با علائم حاد مسمومیت با رادیواکتیو همراه با علائم مزمن آلودگی داخلی اورانیوم، از جمله نقایص مادرزادی، پیدا کرد. ساکنان محلی از سال 2001 گزارش داده اند که ابرهای بزرگ، متراکم و آبی-سیاه از گرد و غبار و دود در محل های برخورد در جریان بمباران ها برمی خیزد که همراه با بوی تند و به دنبال آن احساس سوزش در حفره های بینی، گلو و دستگاه تنفسی فوقانی است. قربانیان در ابتدا درد در قسمت فوقانی ستون فقرات گردنی، بالای شانه ها، قاعده جمجمه، کمردرد، درد کلیه، ضعف مفاصل و عضلات، اختلالات خواب، سردرد، مشکلات حافظه و بی نظمی را توصیف کردند.

سپس دو گروه تحقیقاتی به افغانستان فرستاده شدند. اولین مورد بر منطقه جلال آباد متمرکز بود. دومی چهار ماه بعد دنبال شد و مطالعه را به پایتخت، کابل، با جمعیتی نزدیک به 3,5 میلیون نفر، گسترش داد. در خود شهر، محققان بالاترین تعداد اهداف ثابتی را که در طول عملیات آزادی پایدار در سال 2001 شلیک شده است، یافتند. این تیم انتظار داشتند در نمونه‌های ادرار و خاکی که برداشته‌اند، آثاری از اورانیوم ضعیف شده پیدا کنند. اما تیم برای شوکی که از نتایج دریافت کردند، آماده نبود.

بر خلاف عراق، آزمایش‌های آزمایشگاهی UMRC در افغانستان غلظت بالایی از اورانیوم ضعیف‌نشده را نشان داد - بنابراین آلودگی بسیار بیشتر از قربانیان اورانیوم ضعیف شده در عراق بود. افرادی که از جلال آباد و کابل مورد آزمایش قرار گرفتند غلظت اورانیوم را 400 تا 2000 درصد بیشتر از میزان موجود در جمعیت های عادی نشان دادند - مقادیری که قبلاً در مطالعات غیرنظامی اندازه گیری نشده بود. به گفته UMRC، مخلوطی از به اصطلاح "اورانیوم بکر" و زباله های حاصل از فرآیندهای غنی سازی در راکتورهای هسته ای در افغانستان استفاده شده است، زیرا اورانیوم 236 نیز در همه نمونه ها یافت شده است. اورانیوم 236 در طبیعت وجود ندارد و تنها در پردازش مجدد میله های سوخت نیروگاه های هسته ای ایجاد می شود. این بدان معناست که مهمات اورانیوم از میله های سوخت از کار افتاده نیروگاه های هسته ای نیز در افغانستان استفاده می شد.

در اوت 2002، تیم UMRC تجزیه و تحلیل اولیه خود را از نتایج حاصل از افغانستان تکمیل کرد. بدون استثنا، هر فردی که نمونه ادرار ارائه کرده بود، از نظر آلودگی اورانیوم مثبت بود. نتایج خاص سطح بالای هشداردهنده ای از آلودگی را نشان داد. غلظت 100 تا 400 برابر بیشتر از آنچه در کهنه سربازان جنگ خلیج فارس که توسط UMRC در عراق در سال 1999 آزمایش شده بود، بود.

در تابستان 2003، تیم UMRC دوباره به افغانستان بازگشت تا تحقیقات گسترده تری را انجام دهد. این منجر به بار احتمالاً حتی بیشتر از آنچه در ابتدا تصور می شد، شد. حدود 30 درصد از مصاحبه شوندگان در مناطق آسیب دیده علائم بیماری اشعه را نشان دادند. نوزادان تازه متولد شده نیز جزو ناقلین علائم بودند و بزرگان روستا گزارش دادند که بیش از 25 درصد از همه کودکان به طور غیرقابل توضیحی بیمار بودند.

بر اساس گزارش UMRC، افغانستان به عنوان یک مکان آزمایشی برای نسل جدید بمب های اورانیومی در سال 2001 مورد استفاده قرار گرفت که حاوی غلظت بالایی از انواع آلیاژهای اورانیوم بود. افغان بومی مقیم آمریکا پروفسور دکتر. پس از یک سفر در افغانستان، محمد داود میرکی برای من توضیح داد که او کودکانی را که به شدت مجروح شده بودند به شفاخانه ها می برد. ب از کابل و عکاسی و همچنین فیلمبرداری که چند روز پس از تولد با درد وحشتناکی درگذشت و همه دست اندرکاران، مانند داکتران این کودکان و والدین آنها، نه تنها باید از شغل خود بترسند، بلکه باید از جان خود بترسند. ، اگر آنها در تحقیقات آسیبی که پیشینه سلاح اورانیومی را نشان می دهد شرکت کنند. به طور مشخص، دکتر میراکی به، نقل قول: «والدین مایل به ذکر نام خود و فرزندان آسیب دیده خود نیستند و پزشکان نیز تمایلی به دخالت در این گونه تحقیقات ندارند.» پایان نقل قول.

به نظر می رسد که شکار تعداد انگشت شماری از تروریست ها مانند اسامه بن لادن در افغانستان در آن زمان باعث مسمومیت تعداد زیادی از غیرنظامیان بی گناه از جمله تعداد نامتناسبی از کودکان شد. بر اساس برآوردهای کارشناسان، تعداد این افراد آلوده ده ها هزار نفر است و به زودی به صدها هزار نفر خواهد رسید. اعداد مشابهی در مورد عراق، بوسنی و کوزوو که متفقین نیز چندین تن مهمات و بمب اورانیوم را مستقر کرده اند، صدق می کند.

از 600,000 سربازی که ز. به عنوان مثال، در حالی که آنها در جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 خدمت کردند و ظاهراً سالم به خانه بازگشتند، تقریباً 30.000 نفر در حال حاضر به دلیل سرطان های تهاجمی عجیب جان خود را از دست داده اند و بیش از 325.000 سرباز به طور دائم از کار افتاده و قادر به کار نیستند و از به اصطلاح سندرم جنگ خلیج رنج می برند. . این عدد باورنکردنی به این معنی است که 56 درصد جانبازان امروزی مشکلات پزشکی دارند. هیچ ارقامی برای توده بزرگ جمعیت غیرنظامی در کشورهای آسیب دیده به ویژه افغانستان و البته عراق وجود ندارد.

در همین حال، دانشمندان بی طرف از جمله پروفسور آسف دوراکوویچ، دکتر آلمانی پروفسور دکتر. سیگوارت-هورست گونتر، زیست شناس پرتوی روزالی برتل، شیمیدان برلینی پروفسور دکتر. آلبرشت شات و دانشمند آمریکایی دکتر. لئونارد دیتز و همچنین دانشمندان نظامی آمریکایی ثابت کردند که سلاح های اورانیومی سلاح های کشتار جمعی هستند که باید در سراسر جهان ممنوع شوند. بنابراین، آلمان باید فوراً، طبق قوانین بین المللی، اعلام کند که از این فناوری نظامی چشم پوشی می کند و یک معاهده جهانی منع گسترش اورانیوم را تنظیم می کند.

با این حال، جمهوری فدرال تنها در صورت اعمال فشار این کار را انجام خواهد داد. چون پروفسور آلبرشت شات، کارشناس حقوق بین الملل پروفسور مانفرد مور و من برای دومین بار در 1 ژوئن 2010 برای یک سخنرانی 2 ساعته در مورد "سلاح های اورانیومی و عواقب" به وزارت خارجه فدرال دعوت شدیم. و در آنجا، پس از یک گفتگوی فشرده، حتی یکی از بی اهمیت‌کننده‌های بزرگ سلاح‌های اورانیوم، رئیس وقت مؤسسه حفاظت در برابر تشعشعات در نوهربرگ نزدیک مونیخ، پروفسور دکتر. هرویگ پارتزکه، به دلیل سمیت بالای سلاح‌های اورانیومی، خواستار ممنوعیت فوری آن شد. اما مجری AA خلاصه کرد - به عنوان سخن پایانی - که استدلال های ما علیه این سلاح ها واقعاً تأثیرگذار بوده است، اما او سپس اضافه کرد: "اینها همه فقط استدلال های بشردوستانه هستند و شما می توانید از استدلال های بشردوستانه استفاده کنید. به ایالات متحده نیامد». پایان نقل قول این نشان می دهد که ما متأسفانه در مورد این سلاح های وحشتناک، دست نشانده ایالات متحده هستیم.

مطبوعات اخیراً گزارش دادند که حدود 10 سرباز آلمانی در 100.000 سال گذشته در افغانستان مستقر شده اند. این سربازان در قندوز، فیصل آباد و مسار شریف مستقر بودند. در منطقه‌ای که دولت فدرال و وزارت دفاع مدت‌ها می‌دانستند که پرتابه‌ها و بمب‌های اورانیوم توسط هواپیماهای جنگی ایالات متحده در پاییز 2001 به عنوان بخشی از عملیات آزادی پایدار در آنجا مورد استفاده قرار گرفت. دانشمندان و پزشکان بی طرف و همچنین سازمان غیردولتی UMRC می ترسند که تا 30 درصد از این سربازان آلمانی به نانوذرات اورانیوم آلوده شده باشند، با تمام عواقب وحشتناک سلامتی ناشی از کمبود ایمنی، سرطان، سرطان خون و تغییرات ژنتیکی، همچنین برای فرزندانشان و نوه ها . و مردم افغانستان؟ دانشمندان بی طرف می گویند که برای آنها خطر آلودگی حدود 1000 برابر بیشتر است، زیرا آنها باید در آنجا زندگی کنند. به همین دلیل است که یک پدر افغان که فرزندش بر اثر بمب آمریکایی کشته شده است، با تلخی به یک خبرنگار گفت: «ما هواپیما نداریم، اما چیزی داریم که آمریکایی ها ندارند و آن اصول و اخلاق است. ما هرگز کاری با کودکان آمریکایی انجام نخواهیم داد که شباهت زیادی به آنچه آمریکایی ها با فرزندان و خانواده های ما کرده اند داشته باشد. آنها ممکن است هنوز در برخی نبردها پیروز شوند، اما ما قبلاً در نبرد بزرگ، نبرد حقوق اخلاقی، پیروز شده ایم.»

در سال 1995، در طول جنگ بوسنی، شهر کوچک صربستان هادزیچی، در 15 کیلومتری سارایوو، با بمب های اورانیوم 28 GBU بمباران شد، زیرا صرب ها یک کارخانه تعمیر تانک در آنجا داشتند. در آن زمان، صرب‌ها گمان می‌کردند که اثرات بمب‌های اورانیوم و پرتابه‌های مورد استفاده همچنان می‌تواند حتی پس از استفاده از آن‌ها برای ساکنان تهدیدکننده باشد و 3500 شهروند را از هادزیچی به شهر کوهستانی دوردست براتوناک اسکان دادند. اما خیلی دیر شده بود، زیرا بسیاری از این افراد قبلاً آلوده شده بودند. در پنج سال بعد، 1112 نفر از شهروندان اسکان داده شده از هادزیچی بر اثر بیماری سرطان تهاجمی جان خود را از دست دادند. بنابراین، روزنامه‌نگار انگلیسی رابرت فیسک به درستی در روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" نوشت: "می‌توان روی سنگ قبر این افراد نوشت: در نتیجه مهمات اورانیوم مرده است".

و دولت فدرال ما امروز در مورد مشکل تسلیحات اورانیوم چه می گوید؟ او بیش از 10 سال است که در بوندستاگ و در نامه‌هایی به نمایندگان پارلمان و شهروندان نگران تکرار می‌کند که: «تا به امروز، هیچ تحقیقی یک ارتباط علت و معلولی قابل تأیید علمی بین استفاده از اورانیوم ضعیف شده در مهمات و بیماری‌ها پیدا نکرده است. مرتبط با آن در گزارش های رسانه ای منجر به» پایان نقل قول.

با این حال، EUROMIL (سازمان اتحادیه های نظامی اروپا)، به اصطلاح اتحادیه کارگری سربازان اروپایی، گزارشی از مقامات بهداشتی ارتش ایتالیا در 22 مارس 2007 منتشر کرد که بیان می کند 109 سرباز ایتالیایی پس از قرار گرفتن در معرض اورانیوم ضعیف شده جان خود را از دست دادند. در عراق در این نشریه آمده است: «تنها 3000 سرباز ایتالیایی به عراق اعزام شدند و مدت کوتاهی در آنجا ماندند. تعداد 109 سرباز تحت تابش 3,6 درصد از کل نیروهای نظامی است. اگر همین درصد از عراقی ها در معرض تشعشعات مشابه قرار می گرفتند، تعداد قربانیان به 936 نفر می رسید. با این حال، از آنجایی که عراقی‌ها باید به‌طور دائم در محیط‌های آلوده زندگی کنند، احتمالاً تعداد قربانیان بسیار بیشتر خواهد بود.» پایان نقل قول. منبع: "http://www.euromil.org".

 (http://euromil.org/?s=depleted+uranium)

پس از این واقعیت که سیاستمداران امروز ما را فریب می دهند و حتی به ما دروغ می گویند، چه نتیجه ای باید بگیریم؟

در هر صورت، از نظر مهمات اورانیوم:

از زمان جنگ خلیج فارس در سال 1991 و جنگ کوزوو در سال 1999، خطرات مهمات اورانیوم برای دولت فدرال و همچنین برای سیاستمداران ما در آن زمان و اکنون در دسترس عموم قرار گرفته است. که بنابراین 2003 چنین است. ب- صدراعظم فعلی فدرال ما به جنگ سوم خلیج فارس رأی داد، نه تنها به جنگی رأی داد که قوانین بین المللی را نقض می کند، بلکه آگاهانه و با اراده از جنایت جنگی احتمالی مهمات اورانیوم نیز حمایت کرد. در آلمان در سال 2003، بسیاری از شخصیت ها و سیاستمداران بلندپایه که اکنون در مناصب دولتی هستند، به نفع این جنگ خلیج فارس صحبت کردند. اکنون نمی توانید از این واقعیت عقب نشینی کنید که در مورد استفاده اجتناب ناپذیر مهمات اورانیوم و عواقب آن در درگیری های مسلحانه امروز چیزی نمی دانستید. و آنها یک روز باید پاسخگوی عواقب آن باشند و شما می دانید که صدراعظم ما یک فیزیکدان است!

دانشمند آمریکایی جان دبلیو. گافمن، که بر روی ساخت بمب هیروشیما کار می کرد و همچنین پزشک بود، در اوایل سال 1979 - پس از اینکه مشکل ویرانگر تشعشعات آلفا کم را تشخیص داد، در نامه ای سرگشاده نوشت، توجه داشته باشید، 1979 گافمن، مدتها قبل از آنچه در اینجا در مورد اورانیوم ضعیف شده و عواقب آن بحث شد، نوشت:

"من فکر می کنم که حداقل 100 دانشمند که جنبه های زیست پزشکی پرتوهای سطح پایین را مطالعه کرده اند - از جمله من، گافمن، - کاندیدای دادگاهی به سبک نورنبرگ هستند، زیرا آنها و من، با سهل انگاری و بی مسئولیتی بزرگ خود، مرتکب جنایت علیه بشریت شدیم. زیرا اکنون که خطرات تشعشعات کم آلفا شناخته شده است، این فقط آزمایشی نیست که ما انجام دادیم، بلکه یک قتل است." (منبع: به نقل از کتاب John W. Gofman، 1990: "Radiation Induced Cancer from Low-Dose Exposures" و در نامه ای سرگشاده در سال 1979 به همتایان و: Letter of Concern، 11 مه 1999 - دانشگاه کالیفرنیا، برکلی) .

اگر دولت ما امروز خود را دوست دولت آمریکا معرفی می کند، باید شجاعت داشته باشد، دقیقاً به عنوان یک دوست، به یک دوست متحد بگوید که با استفاده از چنین سلاح های اورانیومی، نه تنها مرتکب اشتباهی جبران ناپذیر به مردم و مردم می شود. محیط زیست، اما یک جنایت جنگی و چنین جنایت جنگی باید بر اساس آن مجازات شود، همچنین و به ویژه توسط دولت ما.

 

بنابراین به این نتیجه می رسم:

تحقیقات اخیر و به خصوص مستقل شواهد کافی ارائه کرده است که نشان می دهد افرادی که اورانیوم تخلیه شده توسط آئروسل های اورانیوم را از این سلاح ها بلعیده اند، چه سرباز و چه غیرنظامی، به ویژه کودکان و جوانان، سلامتی آنها را به خطر می اندازد و سلامت آنها در معرض زندگی است. به ویژه در عراق، افغانستان، کوزوو و صربستان، اما در حال حاضر نیز در سراسر جهان، زیرا این ذرات معلق در هوا توسط بادهای جوی به سراسر جهان منتقل می شوند.

همین امر به تنهایی برای درخواست ممنوعیت استفاده از تسلیحات اورانیومی از دولت های جهان، یعنی در سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل، و البته در پارلمان ما کافی است. زیرا هیچ قدرتی در جهان حق ندارد در صحنه‌های جنگی که به‌طور مستبدانه انتخاب شده است، کل مناطق را غیرقابل سکونت کند و مدت‌ها پس از پایان خصومت‌ها، مردم را مسموم کند و بکشد. زیرا طبق کنوانسیون لاهه و ژنو این جنایت جنگی است. در حکم دادگاه جنایات جنگی نورنبرگ آمده است: «راه انداختن جنگ تجاوزکارانه بزرگترین جنایت بین‌المللی است که با سایر جنایات جنگی تفاوت دارد و تمام وحشت‌های یک جنگ را در هم می‌آمیزد و انباشته می‌کند».

و WHO، سازمان بهداشت جهانی، چه می گوید؟

هنگامی که به اصطلاح سندرم بالکان در ژانویه 2001 سرفصل اخبار شد، WHO به انتشار یک شرح چهار صفحه ای (فکت شیت شماره 257) بسنده کرد که ظاهراً تمام موارد ضروری در این زمینه را خلاصه می کرد. اما این متن بیش از هر چیز باید به عموم مردم اطمینان دهد، زیرا فقط حاوی اطلاعات بسیار کلی است و هر جا که مشخص تر می شود، تناقضاتی با دانش علمی فعلی به وجود می آید. در آنجا می‌گوید که تشعشعات، اگر اصلاً رخ دهند، از مقادیر حد مجاز تجاوز نمی‌کنند: «از نظر علمی، بعید به نظر می‌رسد که شواهدی از افزایش حساسیت به سرطان خون در میان پرسنل نظامی در کوزوو از طریق تماس وجود داشته باشد. با DU."

چگونه WHO می تواند چنین چیزی بنویسد؟ خب، توضیح ساده است: سازمان بهداشت جهانی در سال 1959 با کمیسیون بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) موافقت‌نامه‌ای امضا کرد که به آن اجازه می‌دهد تنها با تایید آژانس با تشعشعات و مسائل بهداشتی مقابله کند. در توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آمده است: «اگر هر یک از طرفین بخواهد فعالیت یا برنامه‌ای را در حوزه‌ای انجام دهد که مورد علاقه طرف مقابل است یا ممکن است مورد علاقه طرف مقابل باشد، با طرف دیگر مشورت می‌کند تا موضوع مربوطه را به صورت دوستانه حل و فصل کند. " پایان نقل قول.

دقیقاً این تعهد به یک «توافق دوستانه» است که از آن زمان به آژانس اجازه می دهد تا از تقریباً تمام تلاش های WHO برای بررسی ارتباط احتمالی بین تشعشعات و بیماری ها در جمعیت جلوگیری کند. این همچنین توضیح می دهد که چرا انتشار برنامه ریزی شده یک گزارش پیشینه در مورد موضوع اورانیوم ضعیف شده توسط WHO محقق نشد. تنها زمانی که اورانیوم ضعیف شده سرفصل رسانه های بین المللی در سال های 2000-2001 قرار گرفت، WHO اعلام کرد که این مطالعه اکنون جنبه تشعشعات را نیز بررسی خواهد کرد. این وظیفه اضافی باید به کارشناسان هیئت حفاظت از تشعشعات هسته ای بریتانیا و - البته - کمیسیون بین المللی انرژی اتمی سپرده شود. با این حال، از آن زمان، سازمان های کمک های بشردوستانه فعال در کوزوو منتظر نتایج هستند.

این که تحقیقات به اصطلاح مستقل WHO مستقل نیستند توسط یک نشریه و کنفرانس مطبوعاتی توسط متخصص تشعشعات WHO روشن شد. کیت باورستاک، فوریه 2004:

باورستاک و همکارانش در مطالعه‌ای در سال 2001 سازمان بهداشت جهانی توجه خود را به این واقعیت جلب کردند که گرد و غبار موجود در هوا حاوی ذرات معلق اورانیوم، مانند آنهایی که در مکان‌های خاصی در جنوب عراق و افغانستان و همچنین در صربستان و کوزوو یافت می‌شوند، هم مضر هستند و هم از نظر شیمیایی. بسیار سمی به گفته باورستاک، مطالعه WHO، که در آن زمان سرکوب شد و در پاییز 2001 به پایان رسید، "می توانست بر ایالات متحده و بریتانیا فشار بیاورد و مطمئناً استفاده از سلاح های اورانیومی را محدود کند". باورستوک کلمه به کلمه، نقل قول: «نتیجه مطالعه ما این است که استفاده گسترده از سلاح‌های اورانیوم z. به عنوان مثال، در عراق، تهدیدی منحصر به فرد برای سلامت غیرنظامیان است. ما شواهد علمی فزاینده‌ای داریم که نشان می‌دهد فعالیت رادیولوژیکی و سمیت شیمیایی بیش از آنچه قبلاً فکر می‌کردیم به سلول‌های انسانی آسیب می‌زند. DU یک ساطع کننده آلفا است و در عین حال سمیت شیمیایی بالایی دارد. هر دو اثر در تعامل خود می توانند یک "اثر کوکتل" ایجاد کنند که مسئول افزایش خطر ابتلا به سرطان است." انتهای نقل قول.

این مطالعه باورستاک در "کمد سم" WHO ناپدید شد و از آن زمان WHO در مورد کیت باورستاک گفته است "او افسانه ها را تعریف می کند". با این حال، از آنجایی که این دانشمند هنوز دوستان خوبی در WHO دارد، امروز می دانیم و کیت باورستاک این را به وضوح در 04.12.2008 دسامبر 2 در یک برنامه رادیویی باواریا (BR 16) گفت که اکنون XNUMX مطالعه عالی در WHO در مورد میزان خطرناک بودن وجود دارد. برای استفاده از گلوله های اورانیوم، اما همه این مطالعات در "کمد سم" سازمان بهداشت جهانی ناپدید شده اند - این غیر قابل باور است.

تا سال 2001، رسانه‌های اروپایی واقعاً کار خوبی در توضیح موارد در مورد سلاح‌های اورانیوم داشتند. متفقین، به ویژه ایالات متحده آمریکا و دولت انگلیس، این خطر را داشتند که دیر یا زود به دلایل اخلاقی - اخلاقی به آنها اشاره شود. در ایالات متحده آمریکا، برخی از وکلا نیز شکایت دسته جمعی را علیه دولت آمریکا تنظیم کرده بودند که در آن بیش از 600 کهنه سرباز جنگ خلیج فارس که دارای فرزندان بد شکل شدیدی بودند، برای پرداخت غرامت میلیاردی شکایت کردند. برای مسئولین پنتاگون آنقدر روشن شده است که برخلاف فاجعه آب و هوایی، این مسئله مربوط به مشکلی نیست که همه کشورهای صنعتی روی زمین ایجاد کرده اند، بلکه در مورد پیامدهایی است که جهان و مردم را از طریق استفاده از سلاح های اورانیومی تهدید می کند. فقط آنها در برابر متحد خود بریتانیا مسئول هستند. بنابراین موضوع سلاح های اورانیومی باید از رسانه ها محو می شد. پانزده سال پیش، فکر نمی‌کردم که مطبوعات ما نیز به این امر سر تعظیم فرود آورند.

زیرا حق بالاتر از توان است. قانون کنوانسیون لاهه و ژنو، احکام نورنبرگ و منشور سازمان ملل باید قدرت را هدایت کند و به آن بیاموزد که به ارزش های اساسی احترام بگذارد. صلح نمی تواند بر فقر و ظلم، جنگ و بمب، زنان و کودکان مثله شده، ناقص و کشته شده ساخته شود - نه در عراق، نه در افغانستان، نه در سومالی، نه در غزه و نه در لیبی و سوریه - هیچ کجا. غرب هر روز عمیق‌تر و عمیق‌تر در باتلاق سیاست خود فرو می‌رود. در 200 سال گذشته حتی یک‌بار یک کشور مسلمان به غرب حمله نکرده است. قدرت‌های بزرگ اروپایی و آمریکا همیشه متجاوز بوده‌اند. نه خشونت یورگن تودنهوفر، که 18 سال عضو CDU بود، می گوید: مسلمانان، اما خشونت غرب مشکل زمان ماست. متأسفانه در دوره اوباما، رئیس جمهور آمریکا، هیچ چیز در این زمینه تغییر نکرده است. زیرا آشکارا وقتی در مراسم جایزه نوبل خود گفت که تعهد آمریکا به پایبندی به کنوانسیون های ژنو را تایید می کند، دروغ گفته است. ایالات متحده به تنهایی در شش دهه گذشته بارها و بارها کنوانسیون های ژنو را شکسته و زیر پا گذاشته است - به ویژه در چند سال اخیر در مورد سلاح های اورانیومی.

 

به همین دلیل است که ما باید از طریق سخنرانی های مناسب، نامه ها، ایمیل ها و مکالمات شخصی به نمایندگان خود روشن کنیم که وقتی سربازان بیشتری را به افغانستان یا سایر مناطق جنگی می فرستند، چه مسئولیتی دارند.

ما باید به آنها بفهمانیم که وقتی این سربازان مرده، مجروح، آسیب دیده یا آلوده به سلاح اورانیوم به خانه می آیند، مسئول هستند.

ما باید به آنها بفهمانیم که اگر روزی این سربازان بیمار شوند یا بچه هایی بد شکل به دنیا بیایند به دلیل مهمات اورانیوم، چنین سیاستمدارانی را مورد بازخواست قرار خواهیم داد.

ما باید به آنها بفهمانیم که آینده فرزندان ما و این زمین در خطر است. ما باید به آنها بفهمانیم که هیچ کاری با بدبینان در قدرت مانند ایالات متحده آمریکا و جنگ های آنها نمی خواهیم.

 

متشکرم

 

*

 

نقشه جهان هسته ای:

 استفاده از مهمات اورانیوم

تصویر با "Fairchild A-10" نشان می دهد که در کجا از مهمات اورانیوم استفاده شده است ...

 

*

 

تمام محتویات "ورشکستگی راکتور" را با عبارت جستجو جستجو کنید:

مهمات اورانیوم

 

*

 

بیشتر به: مقاله روزنامه 2019

 

***


بالای صفحهفلش رو به بالا - تا بالای صفحه

***

درخواست کمک های مالی

- THTR-Rundbrief توسط 'BI Environmental Protection Hamm' منتشر می شود و با کمک های مالی تأمین می شود.

- THTR-Rundbrief در همین حال تبدیل به یک رسانه اطلاعاتی بسیار مورد توجه شده است. با این حال، به دلیل گسترش وب سایت و چاپ برگه های اطلاعات اضافی، هزینه های مستمری وجود دارد.

- THTR-Rundbrief به تفصیل تحقیق و گزارش می کند. برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم، به کمک های مالی وابسته هستیم. ما از هر اهدایی خوشحالیم!

کمک های مالی حساب:

حفاظت از محیط زیست BI Hamm
هدف: دایره THTR
IBAN: DE31 4105 0095 0000 0394 79
BIC: WELADED1HAM

***


بالای صفحهفلش رو به بالا - تا بالای صفحه

***